متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر (ع) محرم 1401
متن اشعار نوحه های زنجیرزنی برای حضرت علی اصغر علیه السلام ، متن نوحه حضرت علی اصغر برای دسته های زنجیرزنی سه ضرب، یک ضرب و دو ضرب
متن بهترین نوحه زنجیر زنی حضرت علی اصغر (ع)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - آه علی اصغرم
غـرقه به خـون کبـوترم، نـور دو دیـدۀ ترم
زینـتِ دامـن و بــــرم، آه علـی اصغـــرم
بلبـل بـاغم ای علــی، مـرهم داغم ای علی
شمع و چراغم ای علی، مانده به جای اکبرم
آه علی اصغرم، آه علی اصغرم
کودک خسته جان من، طفلک ناتوان من
کشتـۀ بیزبـان من، جـوجـهکبـوتـر حرم
آه علیاصغرم، آه علیاصغرم
من خجلـم ز مــادرت، هـم ز سکینه خـواهرت
غرقه به خون پیکرت، چون سوی خیمه گه برم؟
آه علیاصغرم، آه علیاصغرم
مرغ بهشت من که در، گلشن جنّت آرمی
سر به سر، ای پسر بگو، حال مرا به مادرم
آه علیاصغرم، آه علیاصغرم
بــاز سلام من رســان، جـد گـرامی مرا
هم به علی مرتضی، هم به حسن برادرم
آه علیاصغرم، آه علیاصغرم
فانوسهای اشک (2)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - علی اصغـر پسرم
اصغــر ای کـودک مــه پــارۀ نیـکـوسیَرم علی اصغـر پسرم
داغ مـرگ تــو زده آتـش غـم بــر جگـرم علی اصغـر پسرم
گـل نشکفتـۀ مـــن غنچــۀ لب را بگشـا به رُخم خنده نما
تـا ببــوسم لب شیــرین تـو با چشـم ترم علی اصغـر پسرم
ز عطش پـرپر و پــژمرده شدی ای گل من ای امیـد دل من
تشنه جان دادی و داغت زده بر جان شررم علی اصغـر پسرم
گــل نشکفتـه شکفتـی ز دم تیـــغ جفــا در گلستــان بـلا
بلبـل آسـا زِ خــزانگشتــنِ تـو نـوحهگرم علی اصغـر پسرم
بعد از این با غم هجر تو علی جان چه کنم؟ منِ نالان چه کنم؟
تو شتدی کشته و از داغ تـو خم شد کمرم علی اصغـر پسرم
مـن به قـربان تو قربانـی شش ماهه شوم کـودک بـی گنهم
که بــه یـاری پـــدر رفتـی ایـا تـو ثمـرم علی اصغـر پسرم
«کربلائی» شنـود گـوش و دلش شور و نوا ز سـوی کــرببـلا
مــادری غمــزده بــا ناله بگـویـد پسـرم علی اصغـر پسرم
فانوسهای اشک 2 – نادعلی کربلایی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر
بر قلب حسین داغ روی داغ نهادند
حتی بـه علیاصغـرِ او آب نـدادنـد
ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر (2)
این طفل به کف نیزه و شمشیر ندارد
والله قـســم مـــادر او شــیـر ندارد
ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر (2)
بر قتل بنی فاطمه شمشیر کشیدند
با تیر سر از کودک ششماهه بریدند
ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر (2)
پروانۀ لبتشنۀ من بـال وپرش سوخت
هم تیر سهشعبه دو لب نازک او دوخت
ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر (2)
تنهـا نـه حسیـن بـن علـی داغ پسردید
بر کودک ششماهه خود خشت لحد چید
ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر (2)
پیـروزی قرآن شده مرهون تـو اصغر
طومار من امضا شده از خون تو اصغر
ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر (2)
بر قلب حسین داغ روی داغ نهادند
حتـی بـه علـیاصغــر او آب ندادند
ای غنچۀ پرپر مظلوم علیاصغر (2)
فانوسهای اشک (2)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای کودک جانبازم شیرین زبانم اصغر
ای کودک جانبازم، شیرین زبانم اصغر
ای آخـرین سربـازم، آرام جـانم اصغر
ای غنچۀ نشکفته پرپر گشتی فدای عشق حیدر (2)
خون ریزد از لبانت، ای نور دیدگانم
لبخند دلنشینت، آتش زده به جانم
ای غنچۀ نشکفته پرپر گشتی فدای عشق حیدر (2)
شد پاره پاره از کین، بابا چـرا گلویت
از خون حنجر تو، گلگونه گشته رویت
ای غنچۀ نشکفته پرپر گشتی فدای عشق حیدر (2)
دفنت اگـر نمـایم، بـا سینۀ پرآذر
شاید جدا نگردد، بابا سرت ز پیکر
ای غنچۀ نشکفته پرپر گشتی فدای عشق حیدر (2)
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای گل پرپرم اصغرم
ای کودک شیرین زبانم! از چه بیتابی؟
از چهـرهات گشتـه عیـان، تشنـۀ آبی
ای گل پرپرم اصغرم (2)
آتش گرفته جان من، از نگاه تو
خاکسترم کـرده دگـر برق آه تو
ای گل پرپرم اصغرم (2)
تـابوت تو، گهـواره شـد لایلای اصغر
دیدی که حلقت پاره شد لایلای اصغر
ای گل پرپرم اصغرم (2)
از داغ تو سوزد دلم، بیتو چون سازم
مـادر بـه مـرگم مایلم، سـوزم و سازم
ای گل پرپرم اصغرم (2)
بوسد لب نیزه سرت، آه و واویلا
یا سُمِّ مرکب پیکرت، آه و واویلا
ای گل پرپرم اصغرم (2)
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای اصغـرِ شیـرین زبان
ای اصغـرِ شیـرینزبان ای غـنچــۀ خنـدان من
ناخن مـزن بـر سینهام خشکیده این پستان من
لایلای علی لایلای علی
لایلای علی لایلای علی
بیگانه با خوابی مگر؟ در پیچ و در تابی مگر؟
لـبتشنۀ آبـی مگر؟ آتش زدی بر جان من
لایلای علی لایلای علی
لایلای علی لایلای علی
بـر حـرف مــادر گوش کن اشک دو چشمم نوش کن
ایـن نالـه را خـامـوش کن ای مونس و ای جان مـن
لایلای علی لایلای علی
لایلای علی لایلای علی
این گریه، مادر! بهـر چیست؟ در خیمـه دیگـر آب نیست
چشمم به دست دیگریاست بـر سـاقــی طفـلان مــن
لایلای علی لایلای علی
لایلای علی لایلای علی
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - اصغر شیرین زبانم
از عطش، اصغر، کباب است گرم لالایی، رباب است
گریه کمتر کن مزن با گریهات آتش به جانم
اصغر شیرین زبانم (2)
غنچۀ نشکفته اصغر از عطش گردیده پرپر
کودکم میمیرد، ای یاران به پیش دیدگانم
اصغر شیرین زبانم (2)
منکه در سوز و گدازم بیعلیاصغر چه سازم
رفت از دستم اهلم، هستیام، روح و روانم
اصغر شیرین زبانم (2)
تیر کین خوابش نموده؛ یا که سیرابش نموده
پر کشد سوی جنان این طایرِ قدسآشیانم
اصغر شیرین زبانم (2)
چون کنم مادر نظاره؟ بر گلوی پاره پاره
دیدهام دید و نمیخواهم دگر زنده بمانم
اصغر شیرین زبانم (2)
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای ششمـاهـه گـل نازم
ای ششمـاهـه گـل نازم
با خون شد رخت آغشته ای سربـاز سرافرازم
لبخند تو مرا کشته دلبندم علیاصغر
بر دستم زده پرپر
کودک معصوم من تو را کشتند بر روی دست پدر چرا کشتند؟
با لب عطشان، قتلگهت شد، به شانه بابا علی
ای گل زهرا ای گل زهرا ای گل زهرا
خون سرخ تو یکباره
از بیـداد خـزان آخر از حلقـت زده فـوّاره
نشکفته شدهای پرپر روی شانۀ بابا
ای ریحانۀ بابا
به خون حلقت نظاره میکردم ز سینه جاری شراره میکردم
با لب عطشان، قتلگهت شد، به شانه بابا علی
ای گل زهرا ای گل زهرا ای گل زهرا
دل بر حال تو بشکسته
یک دستم به روی قلبم دیـــدم راه نفس بستـه
یک چشمم به سویخیمه در نــــای گلــوی تـو
یک چشمم به سوی تو
تو بودی ای گل تمام هست من چرا زدی پر به روی دست من؟
با لب عطشان، قتلگهت شد، به شانه بابا علی
ای گل زهرا ای گل زهرا ای گل زهرا
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - لایلای علیاصغر
ای آخرین یارم علی تنها تو را دارم علی ای طفل شیرخواره
از آه تـــو میســـوزم ای طفــل رباب
هستی به روی دست من در پیچ و تاب
ای طفل خاموشم، در آغوشم بخواب
شایـد در آغـوشم، ببینـی خواب آب
لایلای علیاصغر (2)
تو غنچۀ ساقهات بوسیدهام قنداقهات ای در حرم، ستاره (2)
تو سرفـرازم پیش مردم کردهای
با حنجـر پر خون تبسم کردهای
امــا نمـیدانـم چرا ای هست من!-
بر روی دستم، دست و پا گم کردهای
لایلای علیاصغر (2)
ماندم چسان ای اصغرم من رو کنم سوی حرم بر من نمانده چاره (2)
بر روی من بستی دو چشمان ترت
کشتـی مـرا بـا خندههـای آخـرت
هُـرم لبت آتـش زده بـر جان من
ماندم چسان بوسه زنم بر حنجرت
لایلای علیاصغر (2)
فانوسهای اشک 3 – سید محسن حسینی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ذبیح اکبر حسین شهید آخر حسین علیاصغر حسین
ذبیح اکبر حسین شهید آخر حسین علیاصغر حسین
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
مه رخت ستاره شد
گلـوی نــازنین تـو دلم پر از شـراره شد
چگونه پاره پاره شد
زدی به روی من تبسم
به موج خون کنی تکلم
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
شهیـد بیگناه من
به غربت و غریبیم ببین تو اشک و آه من
تـویی تـویی گواه من
گـل خـزان پرپر من
کشیدهای پر از بر من
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
چه سان به خیمهها
فغـان و گـریه از حر برم تورا به پیش خواهرم
رســد ز قـلـب دختـــرم
نشسته خواهرت به راهت
در انتـظــار یـک نگـاهت
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
گـلـــوی در تـلاطـمــت
به چشم من نشانده اشک تلظّـی و تکلّمت
لب پر از تبسّمت
ربوده صبـر و طاقتم را
غمت شکسته قامتم را
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - یار سرافـرازم ششماهه سربازم
یار سرافـرازم ششماهه سربازم زهرا به من نازد من به تو مینازم
ای آخرین یارم فقط تو را دارم
از سر دستم تـا خدا سفر کردی حرمله را دیدی سینه سپر کردی
ای آخرین یارم فقط تو را دارم
تو اصغـری اما اکبر من هستی تو شافع روز محشر من هستی
ای آخرین یارم فقط تو را دارم
تو سند من در محشر کبرایی همدم و همگام محسن زهرایی
ای آخرین یارم فقط تو را دارم
ز حنجرت بیرون تیر کشیدم من به چشم خود بابا داغ تو دیدم من
ای آخرین یارم فقط تو را دارم
نبـود اگـر تاب تکلـمت اصغــر بر دلم آتـش زد تبسمـت اصغــر
ای آخرین یارم فقط تو را دارم
تو از قماط خون به تن کفن داری همیشه جا روی سینه من داری
ای آخرین یارم فقط تو را دارم
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - امشب، دل زهرای اطهر را، شکستند
امشب، دل زهرای اطهر را، شکستند
در کـربلا بـر روی مهمـان، آب بستند
عترت فاطمه دارد این زمزمه
العطش العطش، العطش العطش
امشب شب بی تابی طفل رباب است
اطـراف گهــواره صـدای آب آب است
امیرالمؤمنین کربلا را ببین
العطش العطش، العطش العطش
پـریده رنـگ از روی گل های مدینه
از تشنگی خشکیده لب های سکینه
عترت فاممه گشته ذکر همه
العطش العطش، العطش العطش
ای زادۀ ام البنیـن، بنمـــا نظـاره
گشته نفس در سینه طفلان شراره
ساقی تشنگان عموجان، عموجان
العطش العطش، العطش العطش
امشب حرم، جز خون دل، آبی ندارد
طفـل سه ساله، در بـدن تـابی ندارد
از حرم یک صدا می رسد این ندا
العطش العطش، العطش العطش
لب تشنـه، اولاد امیـــرالمـؤمنیـن است
ای اهل کوفه! شرط مهمانی چنین است؟
بهر یک جرعه آب قلب مهمان کباب
العطش العطش، العطش العطش
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - با تیر سه شعبه سر شش ماه جدا شد
با تیر سه شعبه سر شش ماه جدا شد تقدیم خدا شد
دردانـه من با گلـوی تشنه فـدا شد تقدیم خدا شد
این طفل شهید آیهای از کوثر زهراست
همسنگر محسن شده و در بر زهراست
لبخنـد زد و کشته مصـباح هــدا شد تقدیم خدا شد
این کودک لب تشنه دُرّ ناب رباب است
بـا یاد گلویش جگــر آب کبــاب است
خون گلـویش در ره دیــن آب بقـا شد تقدیم خدا شد
این طفل همان حجّت کبرای حسین است
دردانه زهـرا دُر دریــــای حسیــن است
سـرشـانه بـابـا هدف تیـــر بــــلا شـد تقدیم خدا شد
تیر آمد و بر حلق علی راه نفس بست
تنهـا نه گلـوی پسـرم قلب مرا خَست
قـربانـی ایثـار امــــام شهــدا شـد تقدیم خدا شد
افسوس که خون پسرم کرد خضابم
خجلت زده از دیــده گـریــان ربابم
این حنجـر نـازک هـدف تیـر بلا شد تقدیم خدا شد
ای کاش کـه با دیدۀ خونبار سکینه
پیـراهـن او را بـبرد سوی مـدینه
گوید که علی با جگر تشنه فدا شد تقدیم خدا شد
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ربــاب میدهـد نــدا بـــای ذنـب قتلت
ربــاب میدهـد نــدا بـــای ذنـب قتلت
حسیـن میزنــد صــدا بــای ذنب قتلت
خضاب ماه پاره را کشتن شیرخواره را
با گلوی تشنـه چـرا بـای ذنب قتلت
تیـر بـه حنجـر آمـده یـا دم خنجـر آمده
ســر شـده از بــدن جـدا بای ذنب قتلت
طفل رضیع کشته شد ز خون او نوشته شد
بـه صـورت خـون خـدا بــای ذنب قتلت
حنجرهای که سوخته گشته به تیر دوخته
زخم گـلو دهـد نـــدا بـــای ذنب قتلت
ریخت به سینه آذرم که صید کوچک حرم
بـا لب تشنـه شد فـدا بـــای ذنب قتلت
تیر سهشعبه بر گلو بست ره نفس بر او
نشد بگویـد ابـتـا بـــای ذنــب قتلت
تیـــر ز حنجــر پـدر رسیـــد بــر دل پدر
حــق حسیـن شـد ادا بــای ذنــب قتلت
فاطمه در صـف جزا اشـکفشان دهد ندا
خـدا خـدا خــدا بــــای ذنـــب قتلت
قسم به خون حنجرش ز قاتل ستمگرش
تو هـم بپـرس «میثما» بای ذنب قتلت
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - مـن شیـر شیــرخـــوارۀ فـــرزنـد حیـدرم
مـن شیـر شیــرخـــوارۀ فـــرزنـد حیـدرم
هـر چنـد اصغـرم بـه صـف حشـر اکبـــرم
در حشر بر شفاعت خلق خـدا بـس است
یک قطره خون که میچکد از زخم حنجرم
شــد سینـــۀ حسیــن مـــرا مقتـل و مزار
گشتـم جدا اگـر چـــه ز آغـــوش مــادرم
ذکــــر خـــــدای عــزوجــل در تلـظــیام
نقــش حسیـن مـــانـده بـــه لبخنـد آخرم
هفتــاد گـل بـه کـربوبلا چیـده شد ولی
من غنچـه بـودهام کــه عــدو کـرد پرپرم
تیــر سـهشعبه و گلـوی طفـل شیرخوار؟!
حق دارد ار جــدا شــود از پیکــرم سـرم
دل مـیبـــرند خیــل شهیـدان ز اهـل دل
مــن از تـمـــامـی شـهــــدا دلـربــاتــرم
تیــری کـه خــورد بــر گلــویـم کـار تیغ کرد
انگـار مـانـده زیـــر گلــو جــــای خنـجـرم
امــــروز جـــای مـن به روی سینۀ حسین
فــردا بـــه روی شـــانـۀ زهـــرای اطهرم
بــا ســوز سینــه شـرح غمم را سرودهای
«میثم» تــو را شفیعه بـه فردای محشرم
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - غنچــۀ خنــدان گلستــان مــن
غنچــۀ خنــدان گلستــان مــن خـون تـو سـرسبـزی بستـان من
آبـروی حسیــن، خـــون خــدا کـرده بـه شیـرخـوارگی جـان فدا
تـو کیستی تمـام هسـت حسین دسته گلی بــر سـر دست حسین
ذکـــر خـــدا گـریـۀ شبهای تو
آب بقـــا تشنـۀ لـبهــای تــو
در حـــرم دل شــــرر افــروخته خنده بـه آتــش زده و ســوخته
خیــل ملائــک شـده بیچـارهات دسـت گـرفتند بـــه گهــوارهات
تشنـۀ آب از دم پیکـــان دوست حق توباشد که نگنجی به پوست
غنچـۀ نشکفتـه ز هــم واشــده آیـــۀ روی دســت، معنـا شـده
بــوسهگـــه تیـر شــده حنجرت گشتـه جـدا بـر سـر دستم سرت
بــاز مـــرا صــدا بــزن اصغـرم دوبــاره دست و پـا بـزن اصغرم
امیـد مـن دوبـــاره لـب بـاز کن به گـریه نــه به خنـده پرواز کن
تــــو را وصــــول آرزو مـبـارک تیــر سهشعـه در گلـو مبـــارک
قصــه ایـثــــار تـــو جـاودانی خـون گلـــویـت شــده آسمانی
چنـان کـه بـاغ نسترن خنده زد زخــم گلوی تـو بـه من خنده زد
ای حــرمالله ز تــــو محتـــرم تیــر کجـا و حلـق صیـد حــرم
ذبیــح مـن بــزن تبسـم، بخند که جـای تـو ذبـح نشـد گوسفند
بخنـد ای ضیــاء چشــم تــرم بخنـد تــا نــــزد ربـابت بـــرم
مُشَیِّـــع پیـکـر پــاکـت منـم آن که نهـد در دل خــاکت منـم
روز جــزا شفیـع عــالم شوی
مگر تو دستگیر «میثم» شوی
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - دریـای خامـوش پـدر فریـاد کن فــریاد کن
دریـای خامـوش پـدر فریـاد کن فــریاد کن
فـــریــاد ثـــارالله را از سیـنـهات آزاد کـن
گه دیده بگشا سوی من گاهی عمو را یاد کن
با یک تبسم لحظـهای قلب پـدر را شـاد کن
دل داده بر تیر بلا از عالمی دلبر شدی
هر روز زیبا بودهای امـروز زیباتر شدی
ای آخرین سرباز من یک لحظه چشمی باز کن
سر نهـان بـا مـن بگـو ســـوز درون ابـراز کن
هنگام معـراجـت شــده پــرواز کـن پرواز کن
سیـر فسبحــان الذی آغـاز کــــن آغـــاز کن
قرآن من تفسیـر شو تعبیر شو تعبیر شو
سر تا قدم تکبیر شو چشم انتظار تیر شو
تـو کـوثـر مـواج مـن تـو ســورۀ نـور منی
یک غنچه نه یک باغ گل یک نخلۀ طور منی
هــم راز نــاپیـدای من هم سر مستور منی
هــم شعـر ایثار منی هم شـور عـاشور منی
سـرباز بیـدار منـی تنهــا خریدار منی
بروی دست من علم بلکه علمدار منی
ای خون حلق تشنـهات روی خـــدا را آبرو
ای بـوده از صبـح ازل بـا تیـر قـاتل روبـرو
بــاید دهـم آرایشت امـــروز بـا خون گلو
گر تاب گفتن نیستت با گردش چشمت بگو
تو آب میخواهی زمن یا شیر میخواهی علی
نه، شیر وصـل یــار را از تیـر میخـواهی علی
از آب پیکان بـلا خـود شیـر نـابت میدهم
در شعلۀ سوز درون سوزانده، تابت میدهم
از شیـر میگیـرم ولـی با تیر آبـت میدهم
با حلق خونین میبرم دست ربابت میدهم
ای قتلگاهت دوش من ای قبر تو آغوش من
در پیـش پیکان بـلا لبخند گرمت نـوش من
پیراهن خـونین کفن، خـون آب غسل پیکرت
گردیده روی دست من بر پوست آویزان سرت
بـا دست خود دفنت کنـم شـاید نبیند مادرت
از شانـۀ مـن پـر زدی زهــرا گـــرفتـه دربرت
کردند خوابت با عطش دادند آب از ناوکت
از نخل «میثم» میچکد خون گلوی نازکت
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - حرم آل علــی قحطـــی آب است امشب
حرم آل علــی قحطـــی آب است امشب
جگـر اصغــر بیشیـر، کبـاب است امشب
خون دل ریخته از چشم رباب است امشب
اشک سقـا به روی آب، گلاب است امشب
یا ثارالله ابی عبدالله
شیعیان! آب بـــرای علـیاصغر ببرید
همـگی لالـــه بــرای علیاکبـر ببرید
مـرهـم زخـم بـــر عباس دلاور ببرید
تسلیت پیش علی، سـاقی کوثر ببرید
یا ثارالله ابی عبدالله
پــاسـدار حـرم کـربوبـــلا عبـاس است
سر جدا، فرق جدا، دست جدا، عباس است
پسـر خــون خـدا خـون خدا عباس است
بــه خــدا مــاه تمـام شهـدا عباس است
یا ثارالله ابی عبدالله
حــرم و دیــدۀ بیـــدار ابـاعبدالله
طفل ششماهه شـده یار اباعبدالله
همـــه آییــد بـه دیـدار اباعبدالله
ســر گــذارید بـه دیـوار اباعبدالله
یا ثارالله ابی عبدالله
قصـۀ کربوبـلا بـر همـه تفسیـر شود
گلـوی نـــازک اصغــر هـدف تیر شود
دست عباس جوان طعمۀ شمشیر شود
نفـس خــون خــدا نعرۀ تکبیـر شود
یا ثارالله ابی عبدالله
ای ملایک همـه رو جانب گـودال کنید
سرخ از خون جبین جمله پر و بال کنید
گریـه بـر فاطمـه و بـر علـی و آل کنید
یـاد از غـربتشان روز و مـه و سال کنید
یا ثارالله ابی عبدالله
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - غنچه پـرپر شـدهام کودک شش ماهه من
غنچه پـرپر شـدهام! کودک ششماهه من!
بسمل بیسر شدهام! کودک ششماهۀ من!
لای لای، علیاصغر (2)
آب فرات ای پسـرم آمــده شـرمندۀ تو
وقت شهادت پسرم! کشته مرا خندۀ تو
لای لای، علیاصغر (2)
خون گلویت پسرم! گشته خضاب پدرت
آب روان گـریه کنـد بـر تو و سوز جگرت
لای لای، علیاصغر (2)
لالـۀ خـونین حسین! غنچـۀ سـرخ شهدا!
گریه نکن! گریه نکن! میبـرمت پیش خدا
لای لای، علیاصغر (2)
تـا که نبیند به حرم حلق تو را مادر تو
تیر بـلا را پسـرم! میکشم از حنجر تو
لای لای، علیاصغر (2)
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - گـل پرپر به حرم برگشته علیاصغر به حرم برگشته
گـل پرپر به حرم برگشته
علیاصغر به حرم برگشته
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
طفل ششمــاهۀ مظلـوم رباب
بـه روی دست پـدر شـد سیراب
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
گرچـه پیـدا به حرم شیر نبود
حق ششماهۀ مـن تیـر نبود
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
تیـر تا بـوسه بر آن حنجر زد
طفل ششماهه فقط پرپر زد
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
حاجتت خوب روا گشت رباب!
کـودک تشنهلبت شـد سیـراب
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
یار و غمخوار حسین است علی
مهـر طومـار حسیـن است علی
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
عطش و کـودک بیشیـر کجا؟
طفل ششماهه کجا؟ تیر کجا؟
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
آه و واویلا فـی کربوبـلا
خنـده زد اصغـر بر تیر بلا
امتحان داد علی تشنه جان داد علی
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - کودک شیر منم
کودک شیر منم نسل شمشیر منم
آنکه با زخم گلو گفتـه تکبیـر منم
من ذبیح اکبرم من علیاصغرم
خون من خون خداست خـون کـل شهـداست
ســرم از تـیـــر ستــم در ره دوست جداست
من ذبیح اکبرم من علیاصغرم
بسکه بیتاب شدم مثـل مهتـاب شدم
بـر غــریبـیِ پـــدر سـوختم، آب شدم
من ذبیح اکبرم من علیاصغرم
بر سـر دست پــدر مردم و زنـده شدم
سـرخ از خـون گلـو غرق در خنده شدم
من ذبیح اکبرم من علیاصغرم
تیـر شد یـاور من ذبح شد حنجـر من
هم گلو پاره شد و هم جدا شد سر من
من ذبیح اکبرم من علیاصغرم
بـوی من بوی حسین خون من خوی حسین
شـد ز خـون گلــویم لالـهگـون روی حسین
من ذبیح اکبرم من علیاصغرم
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - عطش ز آب روان خوشتر است و تیر از شیر
عطش ز آب روان خوشتر است و تیر از شیر چه خـوب شد گلویم را شکافتی ای تیـر
تمــام مصـحـف خـــونین کـربــلا گردیـد به تیر حرمله بـا خـون حـلق من تفسیر
بـه خون من بنـویسیـد طفـل را ایـن قـوم به روی دست پـدر میکشـند بیتقصیـر
سـرم بـه پوست شد آویـز و کس نمیدانـد که تیر، حلق مرا پـاره کـرده یـا شمشیـر
فشـاند خـون مـرا بــر سمـا امــام حسین که ای خدا به تو تقدیم میکنم؛ تـو بگیـر
همین که تیـر به حلقم نشست، بــر پـدرم- پیــام تسلیت آمـد ز سـوی حـی قدیـر
نـدا رسید کـه غمگین مشـو حسین عـزیـز! که در بهشت، خدا میدهد به اصغر، شیر
بـه روی دست پـدر تـا بـه تیـر، خنـده زدم ملائـکـه همـــه گفتنــد یکصـدا تکبیـر
همـاره شـامل حـالش دعــای اصغر تو
که «میثم» است مصیبتسرای اصغر تو
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ز زخم حنجـر من خـون گـرفت زیبایی
دلـم چــو وادی تفتیـده، دیـده دریـا ز زخم حنجـر من خـون گـرفت زیبایی
بیـا ز خیمــه برون مـادرم! تمـاشا کن ببین چگـونـه شـده اصغـرت تماشایی
دگـر بـه صــورت بـــابـا نگـاه نتوانم کـه تشنگـی زدو چشمم گـرفتـه بینایی
گلـو شکافتـه امــا هنـــوز سـربــازم اگــرچـه نیست دگـــر در تنم توانـایی
بـه خـون حنجر مـن افتخار کن مادر! که من همیشه حسینی شدم تو زهرایی
مرا چو محسن خـود فاطمه بغل گیرد کنــد بــه جـانب جنـت چو راهپیمایی
سخن ز خندۀ فتح خداست بر لب من به هـر کجـا شهـدا راست گـردِ هم آیی
قسم بـه دامن مادر بـرای کشته شدن نبـود خـــوبتـر از شـانـۀ پـدر جـایی
گلوی خویش به تیر عدو سپر کردم بـه روی دست پدر یـاری پدر کردم
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - اگر چه هُـرم عطش کرده همچنان آبم
اگر چه هُـرم عطش کرده همچنان آبم کمـان حرملـه بـا تیـــر کـرد سیرابم
شبـم به دامن مـادر نبـود خواب ولی چـه زود برد سـرِ شـانـۀ پـدر خـوابم
دگر نبـود بـه تیـر سهشعبهام حـاجت که شعلههای عطش کرده بود بیتابم
دمی که خون ز گلویم روانه شد، گفتم: خـدای من! پدرم را چگـونـه دریابم؟
از آن بـه شانـۀ خـون خـدا زدم لبخند که داد فـاطمه با دست خویشتن آبم
به قبـر گمشـدهام حـاجت آورید همه کـه قبـر گمشدهام هست سینـۀ بابم
فقط نه خون حسینم، خـدای را خونم فقط نه بـاب مـرادم، حسیـن را بابم
ز زخم تیـــر نه! بـر غربت پـدر بـاشد اگر ز دیـده روان اسـت گـوهــر نابم
به اشک و خون بنویسید با هزاران دست کـه تیـر، راه نفس بـر گلـوی اصغر بست
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - روی اصغــر شــد تمــــاشـایی
زینــب آمــد وقـــت تنهــایی روی اصغــر شــد تمــــاشـایی
آخــرین یـــارم رفتـه از دستم من غریب این دشت خون هستم
ای علیاصغر ای علیاصغر
افسـرد، پـــژمــرد گــلِ روی او زد تیـــر، بــوسـه بـر گلوی او
در مـوج خـون بـا من تکلـم کرد من شدم گـریـان، او تبسم کرد
ای علیاصغر ای علیاصغر
مادر میخواست او شود سیراب تیــر قـاتــل شـد جــواب آن
غنچۀ من در موج خون بنشست حلق او پارۀ قلب من بشکست
ای علیاصغر ای علیاصغر
از تـاب رفـت این بلبـل خاموش چون من عطشان گردد کفنپوش
دست آن گلچین، با من چها کرد غنچـهام را از شـــاخـه جـدا کرد
ای علیاصغر ای علیاصغر
دشمن آتـش بــر دلـم افروخت داغ این گــل، جگـرم را سوخت
بود این آخرین بود و هست من که دست و پا زد، روی دست من
ای علیاصغر ای علیاصغر
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - تشنگی چه کرده
سوز تشنهکامی در حرم فتاده (2)
مشکهـای بیآب روی هـم فتاده
لحظه لحظه بیتابی خیمه خیمه بیآبی
تشنگی چه کرده؟ (2)
آفتاب تابان سینههای سوزان (2)
کـرده در جگــرها، آتشـی فروزان
کودکان عطش دارند خون ز دیده میبارند
تشنگی چه کرده؟ (2)
دشت عشق و ایثار، غیر غم ندارد (2)
چشـم تشنـهکامـان، اشک هم ندارد
گوییا شرر خیزد آتش از فضا ریزد
تشنگی چه کرده؟ (2)
تشنگی توان از کودکان گرفته (2)
کـودکان عمـو را در میـان گرفته
چشم خونفشان دارند جمله این بیان دارند:
تشنگی چه کرده؟ (2)
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - غنچه پرپرم خنده کن اصغرم
غنچۀ پرپرم، خنده کن اصغرم (2)
پــر زدی از بــرم، در بــرِ مـادرم
اصغرم اصغرم اصغرم اصغرم (2)
بر روی شانهام دست و پا میزنی (2)
مـن ذبیـح خــدا، تـو ذبیــح منـی
اصغرم اصغرم اصغرم اصغرم (2)
صورت از خون تو شستشو میکنم (2)
بعـد از ایـن بــا خــدا گفتگو میکنم
اصغرم اصغرم اصغرم اصغرم (2)
از جگرم نالـۀ آتشیـن میکشم (2)
از گلویت بـرون، تیـر کین میکشم
اصغرم اصغرم اصغرم اصغرم (2)
تو که بر دوش من دل ز من میکنی (2)
از چـه بــا خنــدهات، آتشــم مـیزنی
اصغرم اصغرم اصغرم اصغرم (2)
گشته نقش زمین، جسم آبآورت (2)
جــای سقـا زنــم، بوسه بـر حنجرت
اصغرم اصغرم اصغرم اصغرم (2)
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - غنچه پرپرم خنده کن اصغرم
شه دین گفت که ای نور دو چشم تر من (2) شیرخوار اصغر من (2)
کشتــۀ راه خــدا، ای گـل نیلــوفر مـن (2) شیرخوار اصغر من (2)
آب، از تیــر جفـا خـوردی و سیــراب شدی یـا که در خـواب شدی
بــرده خاموشی تو یکسره هـوش از سر من شیرخوار اصغر من (2)
گلـــوی نــازک و خشکیـدۀ تو شیر نداشت طـاقت تیــر نـداشت
کـاش ایــن تیـر زدی حـرمله بـر حنجر من شیرخوار اصغر من (2)
مـادر زار تــو در خیمــه بــوَد چشم بـه راه بـا دو صـد نـالـه و آه
بیخبـر آنکه شـدی کشتـه تـو انـدر بـر من شیرخوار اصغر من (2)
بــا چنین حـال تـو را گــر ببـرم سوی رباب گو چه گـویم به جواب
گـــر بپـــرسد چـه گنه داشت، گلاحمر من شیرخوار اصغر من (2)
بـود امیـدم کـه تـو فارغ شوی از هـر محن بــاز گــردی بـه وطن
تـا شـوی مـونس صغـرای حزین، دختر من شیرخوار اصغر من (2)
فانوسهای اشک (3)- عباس حسنی جوهری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - غنچـه خونین و پـرپــر علیاصغر
غنچـۀ خونین و پـرپــر! علیاصغر
چشم خود را وا کن مادر! علیاصغر
ای طفل معصومم کودک مظلومم
لالهگون از خون شد روی چو ماه او
شـانـۀ ثـــارالله شــد قتلگـــاه او
ای طفل معصومم کودک مظلومم
بـا گلـوی تشنه جان را فدا کردی
خون خود را وقف خون خدا کردی
ای طفل معصومم کودک مظلومم
جان مادر! یکدم با من تکلم کن
یا بزن دستوپا یا یک تبسم کن
ای طفل معصومم کودک مظلومم
شیر اگر ندارم خون در جگر دارم
جگــرم میسوزد؛ داغ پسر دارم
ای طفل معصومم کودک مظلومم
زنده میشد جانم از رنگ و بوی تو
دامنم شـد سـرخ از خـون گلوی تو
ای طفل معصومم کودک مظلومم
آمـدی از میدان با حنجر پارهپاره
خاک این صحرا شد بهر تو گهواره
ای طفل معصومم کودک مظلومم
یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - کودکم و شش ماهه سرباز حسینم
کودکم و شش ماهه سرباز حسینم در کودکی یـار سرافراز حسینم
هستـیام وقــف پـــدرم بــاشد حنجر خشـــکم سپــرم باشد
یا حسین مظلوم
گرچه تلظّی میکنم مانند ماهی یک تنه هستم بر امام خود سپاهی
دوش بـابــا شـد قتلگــاه من تــا شــود گلگون، روی مـــاه من
یا حسین مظلوم
اصغر، ذبیح عیـد قربان حسینم یک آیۀ کوچک ز قرآن حسینم
سپــر پیــکـــان بـلا هستــم مهــر طــومــار کـربلا هستم
یا حسین مظلوم
خون گلویم گشته آب و آبرویم خندد به پیکان بلا زخم گلویم
مــرغ خـونین دست زهـرایم سنـد مظلــومــی بـــابـایم
یا حسین مظلوم
اگرچه خشکیده لبم ازقحط آب است محاسن حسین ازخونم خضاب است
افتخـار مــا مــرگ خــونیـن است خـاندان وحـی، کــودکش این است
یا حسین مظلوم
فـرزند فـاطمه زند بوسه به رویم بیرون کشد با دست خود تیر از گلویم
مهــر طــومــار شهـــدا هستم بـــه خــدا مـن خـــون خدا هستم
یاحسین مظلوم
خـون مرا پدر به آسمان فشاند زهرا برایم در جنان روضه بخواند
آسمـان گـــریــد در عزای من روضـه میخــواند از بــرای من
یا حسین مظلوم
یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - خجلت دریا
ای از تلظّیهای تـو در چشـم من دریــا خجل
مادر خجل، خواهر خجل، دریا خجل، سقا خجل
در خون، خدا را دیدهای جان دادی و خندیدهای
تا دامـن محشــر بــود از خنـدهات بابـا خجل
از حنجر خشکیدهات خون خــورده تیر حـرمله
پیکان زاشک چشم من،من گشتم از زهرا خجل
در آتش تاب و تبـت دیــدم بـه دسـت زینبت
هم از تو هم از عمه شد خـورشید عاشورا خجل
خشکیده لب بـردم تـو را لـبتشنه آوردم تـو را
هم از تو هم از مادرت گشتم در ایـن صحرا خجل
از خـون زخـم حنجرت آمـد شهــادت سرفــراز
از اشـک چشـم مــادرت شد زینب کبـری خجل
دعویِّ دین و کشتن ششماهه آن هم تشنهلب
اینجـا مسلمـان میشـود از گبـر واز ترسا خجل
با این عـذار لالهگـون، بـا این جمـال غرقه خون
جـا دارد ار یـوسف شود، زین صورت زیبا، خجل
ای غنچــۀ پـــرپـر شده، ای هدیه برداور شده!
پیـش گـل لبخنـد تــو، از بـاغبان، گـلها خجل
بـابالنّجــات عــالمی، خـون خــدا را همدمی
شرمنده عالم از تـو شد، «میثم» نشد تنها خجل
یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - کیـست اصغــر؟ اکبــر ذبـح عظیـم
کیـست اصغــر؟ اکبــر ذبـح عظیـم خــود بـه تنهـایی صـراط المستقیـم
اختــری بــر شــانــۀ خــون خـدا آبـــــروی روی گـلــگـــون خـــدا
به! چـه میگویم؟ حسیـن کــوچکی شیـــرمـــردی در لبـــاس کــودکی
مـاه رویــش قـاب عکـس پنـج تن خندههایش؛ دوستکُش، دشمنشکن
دستهای کوچـکش دسـت حسین روز عـــاشـورا همـه هسـت حسیـن
دامـن خــورشیـد را مــهپــاره بـود شـــانــۀ ثــــاراللهش گـــهواره بود
گــرد غــربت گشته بـر مو مُشک او حــوض کــوثر در گلــوی خشـک او
صــورتـش پـژمــرده امــا دلگشـا دستهـای بستـهاش مشکــلگشــا
شیــرخــواری بـا پـدر هـمدرد بـود آخــریـن ســربـــاز و اولمــرد بـود
حنـجــر خشکیـــده را کــده سپــر چشــمهـایـش حـرف میزد با پــدر
کــای پــدر گــرچـه علـی اصغــرم مــن بـــه تنهایی تو را یـک لشکـرم
مُهـــر مظلــومیــت عتــرت منــم رمـــز پیـــروزیت در غــــربت منـم
تـــو «محمد» مـن «یــدالله» تـوام همـــدم و همـــرزم و همــراه تـوام
ای پیـــمت در لـب خـامـوش مـن بانگ «هل من ناصرت» در گوش من
مـن بـه باغِ سرخِ خون، یـاس تـوام بـــا دو دسـت بستــه عبـاس تـوام
مظهـــــر رب جـلیـلــی ای پـــدر مــن ذبیحــم تـــو خلیلـی ای پـدر
زودتــر کـن پیـــش پیکــانم نشان تـــرسم آیـــد گــوسفنـد از آسمـان
بسکـه سـوزد از عطش پـا تـا سـرم آب هــم آتــش شــود در حنجــرم
او ز جــام وصـــل حـق سیـراب بود هـم تلظّی داشت هـم در تــاب بود
راه سبـحــانالّـــذیاســری گـرفت گــــردنِ افتــــاده را بـــالا گـرفت
بـر فـــراز دست بــابـا تــاب خـورد از دم تـیــر سـهشعبــه آب خـــورد
تــا صـف محشـر سلام از داورش
اشک «میثم» وقف خون حنجرش
یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - علی جانم، علی جانم
سخن دیگر نمیگویی، چـرا ای طفـل سرمستم
چرا با این لب عطشان، تو جان دادی سر دستم
علی جانم، علی جانم، علی جانم، علی جانم
در آغــوش پــدر نـاگـه، شبیه غنچه پرپر شد
لب خشک علیاصغر، ز اشک چشم من تر شد
علی جانم، علی جانم، علی جانم، علی جانم
شده قنـداقه پرخون و لبِ خشکیدهاش خندان
بیاییــد از حـرم بیـرون کـه اصغر آمد از میدان
علی جانم، علی جانم، علی جانم، علی جانم
غـم ششماهه سربازم، به راه من شده سنگین
ز قطره قطره، خون او، کنم رخسار خود رنگین
علی جانم، علی جانم، علی جانم، علی جانم
فانوسهای اشک (2 )– غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - علی اصغر علی اصغر لالای ای غنچه پرپر
ز سوز تشنگی امشب نخوابد تا سحر اصغر
ز بی آبـی تلظی مـیکند بــر دامـن مـادر
علی اصغر علی اصغر لالای ای غنچه پرپر (2)
ندای العطش خیـزد ز دشت کربلا امشب
فغـان و آه و واویـلا بـرآیــد از دل زینب
رسد از تشنه کامی جان مرغان حرم بر لب
شـده آب روان منــع از حــریم آل پیغمبر
علیاصغر علیاصغر لالای ای غنچۀ پرپر (2)
به گـوش از خیمۀ طفلان نوای آب آب آید
علی اصغر ز بیآبی دلش در پیچ و تاب آید
بـه جـای آب اشک ماتـم از چشم رباب آید
خجــل گردد ز روی کـودکان عبـاس نامآور
علیاصغر علیاصغر الای ای غنچۀ پرپر (2)
بخواب اصغر که شد آب روان در خیمهها نایاب
شـــوی در روز عـــاشورا ز تیـر حرمله سیراب
نشیند تیــر زهــرآگین بــه کام تو به جای آب
گلوی نــازنین تـو شـود از اشک و از خـون، تر
علیاصغر علیاصغر لالای ای غنچۀ پرپر (2)
فانوسهای اشک 2
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - بخواب اصغر بخواب اصغر که باشد قحط آب اصغر
علی ای محرم رازم، چرا مادر نمیخوابی
به گهواره گل نازم گمانم تشنۀ آبی
بخواب اصغر بخواب اصغر
که باشد قحط آب اصغر
علی ای طفل معصومم که بیجانی در آغوشم
به گلزار حرم گشتی، گل سرخ کفنپوشم
بخواب اصغر بخواب اصغر
که باشد قحط آب اصغر
در این صحرا، لب دریا، حرم تشنه، جگر تشنه
در این گرمای عاشورا، پدر تشنه، پسر تشنه
بخواب اصغر بخواب اصغر
که باشد قحط آب اصغر
بخواب ای لالۀ پرپر که فردا بر لب کوثر
شوی سیراب ای مادر ز دست ساقی کوثر
بخواب اصغر بخواب اصغر
که باشد قحط آب اصغر
فانوسهای اشک 2
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - شش ماهه بیتاب است
در خیمـهگاه آل طه قحطی آب است
شش ماهه بیتاب است (2)
رخسار ماهش از عطش مانند مهتاب است
شش ماهه بیتاب است (2)
خشکیده از تاب عطش لعل لب اصغر
در دامن مادر
سقای طفلان در پی یک جرعۀ آب است
شش ماهه بی تاب است (2)
در مـوج خـون بنشستهاند قربانیان یکسر
با پیکری بیسر
کشتی بحر دینِ حق، در دلِ گرداب است
شش ماهه بی تاب است (2)
از جـور گلچینان شده یک باغ گل پرپر
در دشت پهناور
جاری ز چشم باغبان پیوسته خوناب است
شش ماهه بیتاب است (2)
در جستجـوی آب باشد هم چنان هاجر
بهر علی اصغر
اما به هر جا شد رباب و آب نایاب است
شش ماهه بیتاب است (2)
فانوسهای اشک 2
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - الهـی شـد اصغـرم ز جفا در ره تو فدا
الهـی شـد اصغـرم ز جفا در ره تو فدا روی دست من
گل نشکفته ز باغ ولا شد ز شاخه جدا روی دست من
خیزد این نغمه، از دل و جانم، ای علی جانم (2)
الهی تو آگهی کـه خدا اصغرم شده این آخرین یارم
شراره برخیزد از دل من حلق چاک علی را به یاد آرم
گویم ای نورِ هر دو چشمانم، ای علی جانم (2)
فتـاد آخــر بلبلــم ز نــوا از خـدنـگ جفـــا انــدر آغــوشم
به حلق خونین وخنده به لب شدبه سوی جنان طفل خاموشم
مانده اندر دل، آه سوزانم، ای علی جانم (2)
قیـام خونین کرب و بلا زنده تا ابد از خون اصغر شد
گواه از بهر غریبی من خون حنجر این طفل اَطهر شد
نالم از این قلب پریشانم، ای علی جانم (2)
فانوسهای اشک 2 – ابوالفضل آسمانی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - غنچه پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
اصغـر اصغـر اصغر، ای طوطی خاموشم
تشنه تشنه تشنه، جـان داده در آغوشم
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
من صورت خود شستم از خون گلوی تو
مــادر مـادر مـادر زد بـوسه بـه روی تو
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
ای آبــروی قـرآن رخسارۀ گلگونت
از حنجر خشکیده فوّاره زده خونت
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
تو غربت من دیدی من داغ تو را دیدم
در پشت حـرم تنهـا بهر تـو لحد چیدم
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
در مسلخ عشق و خون، ششماهه فدا کردم
خــون گلــوی او را، تـقـدیــم خــدا کردم
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
از خـون گلـوی خـود قنـداقه کفن کردی
قاتل به تو خندید و تو خنده به من کردی
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
فانوسهای اشک 2 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای تمـــام لشکــــرم ای علی اصغـرم
ای تمـــام لشکــــرم، ای علی اصغـرم
بهـر قربانی تو را، سـوی میدان می بـرم
بر تو می نازم که تو، ششماهه سرباز منی
من سـرافـراز تو هستم، تـو سرافراز منی
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی
چشم خـود را بـاز کن، راز دل، ابـراز کن
بر سر دوش پــدر، پـر بـزن، پـرواز کن
غنچۀ خندان من، از روی بی رنگت بگو
جان بابا هرچه میخواهد دل تنگت بگو
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی
طوطـی پربسته ام، کــودک دلخستـه ام
گــوش کن تــا بشنـوی، گریۀ آهسته ام
چشم خود را بر دو چشم نیم بازت دوختم
از تلظــی هـای تـو، آتش گرفتم، سوختم
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی
ای تمام هست من، کودک سرمست من
تکیه گاهت شانه و قتلگـاهت دست من
خنده کن بر روی دستم تا که سیرابت کنم
خنده کن تا با خـدنگ حرمله خوابت کنم
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی
دوش مـن سجّـاده و، خـون تـو، آب وضو
باید از این خون دهم، روی خود را شستشو
یـا بشـو روی پـدر را، بــا سرشک دیده ات
یـا تبسم کـن برایم، بــا لـب خشکیـده ات
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - علی اصغر بخواب
همش نگـو آب آب علی اصغر بخواب
جان حسین و رباب علی اصغر بخواب
عمـوت امـیر اومده یه خورده دیر اومده
بــرای بـوسیـدنت سه شعبه تیر اومده
سمت گلوت با شتاب
علی اصغر بخواب
کی دیده بی حالیتو؟ این بی پر و بالیتو؟
اگـه بــری چطـوری گهــوارۀ خــالیتـو
بدم به دست رباب؟
علی اصغر بخواب
قربون اون سر انگشت اشارههـات منو کشت
امــا خـودت میدونی بهشتو داری تو مشت
چه خستهای چه بیتاب
علی اصغر بخواب
مـیبــوسمت دوبــاره بـا ایــن گلــوی پاره
دستات دو شاخه یاسه چشـات دو تـا ستاره
روی تـو قرص آفتاب
علی اصغر بخواب
نگـو کـه داغـت کمه عزیزتـــری از همه
خون بشی ای علقمه توی بهشت فاطمه
خودش بهت میده آب
علی اصغر بخواب
خون تو از سر، گذشت لاله شدی توی دشت
خون تـو رفت آسمون یه قطره هم برنگشت
دعات شده مستجاب
علی اصغر بخواب
همش نگـو آب آب علی اصغر بخواب
جان حسین و رباب علی اصغر بخواب
علی اصغر بخواب
علی اصغر بخواب
فانوسهای اشک 1- محمّدسعید میرزایی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - علی اصغر طفـل نـاز منی آخرین سرباز منی بابا
علی اصغر طفـل نـاز منی آخرین سرباز منی بابا
در این گلزار، بهار خون مرغ خوش آواز منی بابا
لایی لایی طفل محزونم علی اصغر خفته در خونم
ای علی جانم ای علی جانم
بخوان در خون روی دوش پدر آخرین شعر نینوایی را
ســرود بـزم خـدایی کن بــانگ خونرنگ کربلایی را
بزن در خون نغمه بلبل من تبسّم کن آخرین گل من
ای علی جانم ای علی جانم
چه زیبا شد روی دوش پدر نغمههای خوشِ عارفانۀ تو
زده آتـش بر تمـام دلـم خنـدههای خوشِ عاشقانۀ تو
شبـاهنگِ آسمـان حسین به خندۀ تو بسته جانِ حسین
ای علی جانم ای علی جانم
چه خوش آهنگ ازترانۀ عشق و شهادت درگوش من گفتی
گُل نـازم پــاره پـاره شدی تشنه لب در آغـوش من خفتی
صفای بزم ولایی من گُل سرخ کربلایی من
ای علی جانم ای علی جانم
ز جام پیکـان حـرمله سیـراب و شـد حلـق تشنهات بابا
چسان بیند مادرت به حرم جسم در خون آغشتهات بابا
دلِ زهرا داغدار تو شد ببین مادر بیقرار تو شد
ای علی جانم ای علی جانم
فانوسهای اشک 1- جعفر رسول زاده (آشفته)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - اصغرم لالایی اصغرم لالایی
گل بیخارِ حسین
آمدی تا که شوی آخرین یار حسین
مُهر طومارِ حسین
غنچۀ من مزن از خندهات آتش به دلم
منکه خود از تو و از مادر تو بس خجلم
اصغرم لالایی اصغرم لالایی
لالــۀ صحـرایـی غُنچۀ زهرایی
کوفیان کف بزنند یا بـود لالایی
به روی دست پـدر با گلوی پاره بخواب
شده دست پدر از بهر تو گهواره بخواب
اصغرم لالایی اصغرم لالایی
ای گُل یـاس سفید بـا لـب تشنه شهید
کس به جز قاتل تو غُنچه از شاخه نچید
عوض شیر پُراز خون دهَنت را دیدم
بسته پَر بودی و پَرپَر زَدنت را دیدم
اصغرم لالایی اصغرم لالایی
فانوسهای اشک 1- علی انسانی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای علی اصغر غنچه پرپر
علی اصغر ای صفای دلم آشنای دلم خنده کن بابا
مرا کمتر پیش مادر غمدیدۀ خود شرمنده کن بابا
ای علی اصغر غنچه پرپر (2)
علی اصغر تشنه لب گل من خسته بلبل من شمع خاموشم
بنـوش آب از اشک چشم پـدر تـا بخوابی راحت در آغوشم
ای علی اصغر غنچه پرپر (2)
درون خیمه نشسته رباب از غم تو به تاب و تب است امروز
ببین اصغر غصـههای پـدر جمله بر دوش زینب است امروز
ای علی اصغر غنچۀ پرپر (2)
کسی غیر از غربت از منِ تنها نمیپرسد حال و احوالی
چگـونه در خیمـه رو کنـم و بنگــرم بـر گهـواره خالی
ای علی اصغر غنچۀ پرپر (2)
سکینه در خیمه منتظر است چشم او به در است تا تو برگردی
چگویـم در پــاسخش چـو زمتن پـرسد از چه علی را نیاوردی
ای علی اصغر غنچۀ پرپر (2)
نگاه محـزون آخــر تــو تــار و پـود مـرا شعلهور کرده
دلی دارم ز آن نگاه تو پرخون و سینهای از غصّه افسرده
ای علی اصغر غنچۀ پرپر (2)
فانوسهای اشک 1- جعفر رسول زاده (آشفته)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - اصغـرشو گرفت و گفت ایــن آخـرین شهیـدمه
اصغـرشو گرفت و گفت
ایــن آخـرین شهیـدمه
فـردا تـوی بـاغ بهشت
کبــوتــر سپـیــدمــه
تو دستـای گرم حسین
یه تیکـه برفه از بهشت
تو چشمای غـریب اون
یه دنیا حـرفه از بهشت
علـی اصغــرم! بـه مـن
از آسمـون دادن تــو رو
تــا اومــدی، فـرشتهها
به هم نشون دادن تو رو
دلم میخواست گلم باشی
امّـــا مـیری، وا نشـده
غنچـه بـه ایـن نـازکدلی
تــو دنیــا پیـدا نشـده
قــرار نبــود غنچـه من
شیش ماهه پرپرت کنن
بجـای اینکــه آب بـدن
تـو خـون شنـاورت کنن
هـر کی بخـونـه اسمتو
خدا بهش جـواب میده
خون تو پیشتر از خودت
بــاغ بهشتــو آب میده
کوچکترین شهیـد عشق
بــا چــی بـرابرت کنن؟
بـــزرگتـرین حمـاسهای
چطــوری بــاورت کنن؟
فانوسهای اشک 1 - محمّدسعید میرزایی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - لایی لایی اصغر من
حرمله رحمی گلـویش طـاقت پیکان ندارد
صبری آخر اصغرم از تشنگی جان میسپارد
تـرسم آخـر سـر جـدا گردد علی
علی محسن کرب و بلا گردد علی
لایی لایی اصغر من (2)
گرچه طفلی شیرهخوارم میشوم من یاور تو
جـان به لب گردیدهام از نالههای خواهر تو
آخرین سرباز بیسر میشوم
بر سر دست تو پرپر میشوم
لایی لایی اصغر من (2)
از گلـوی کـوچک او خــون او فـواره میزد
شاه خوبان اشک خود را بر گلوی پاره میزد
بوی لبخند علی پیچیده است
گوئیا سیمای زهرا دیده است
لایی لایی اصغر من (2)
فانوسهای اشک 1- سیدمحمّد جوادی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ببـینیـد بـبینیـد گلم رنـگ ندارد
ببـینیـد، بـبینیـد گلم رنـگ ندارد
اگر آمـده میـدان سَرِ جنـگ ندارد
گلم سرخ و سپیدست
ازو قطع امیـد اسـت
واویلا واویلا واویلا واویلا
جز این کودک معصوم دگـر یــار نـدارم
جز این هدیهی کوچک بــه دادار نـدارم
گلم سرخ و سپیدست
ازو قطع امیـد اسـت
واویلا واویلا واویلا واویلا
به روی دست و دوشم ببینیـــد فتـــاده
سـر و گـردن خـود را به دوش من نهاده
گلم سرخ و سپیدست
ازو قطع امیـد اسـت
واویلا واویلا واویلا واویلا
اگــر تیــــر دریـده اگر رنگ به رو نیست
بجـز تیـر سـه پهلـو جوابی به گلو نیست
گلم سرخ و سپیدست
ازو قطع امیـد اسـت
واویلا واویلا واویلا واویلا
فانوسهای اشک 1- علی انسانی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - کــودک درد آشنـایـم آشـنای آه و دردم
کــودک درد آشنـایـم آشـنــــای آه و دردم
تو به من کردی تبسّم من ز داغت گریه کردم
چـه بیتابی علی نمیخوابی علی
گمانـم خستـهای ز بـی آبـی علی
لایی لایی علی
خندهات بر تیر دشمن کرده حیرانم علی جان
شمــع مـن آئینۀ من مـاه تابـانم علی جان
لبت بـر هم مزن خجالت میکشم
ز اشـک وآه خود در آب و آتـشـم
لایی لایی علی
حنجر خونینت ای گل آخرین اندوه من شد
اشک بـابـای غـریبت بر تن پاکت کفن شد
چنین پرخون شدی نمیشه باورم
بخـوانم بـر تنــت نمــاز آخــرم
لایی لایی علی
غیــر تـو ای لالـۀ مـن گل در این خرمن ندارم
از غمت ایگل به خیمه راه بــرگشتـن نـــدارم
ز تیـــر حــرملـه چه آمد برسرت
چهسان گویم علی غمت بـا مادرت
لایی لایی علی
فانوسهای اشک 1- رضا حمامی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - اصغرم ای اصغرم
مشت خونِ تازه بود، داغ بیاندازه بود
گر نمیبود این شهید، عشق بیآوازه بود
بـوی عطـر فاطمه پیچیده بود
گل بدست باغبان خندیده بود
اصغرم ای اصغرم
لالۀ حمرا کجاست؟ غنچۀ زیبا کجاست؟
قتلگاهی بهتر از سینۀ بابا کجاست؟
این حسین است و دل مظلوم او
خـون حلـق کــودک معصـوم او
اصغرم ای اصغرم
لاییلایی ذکر خواب، تشنهام نوشیده آب
بر سر گهوارهاش، نوحه میخواند رباب
گر لبش یک جرعه میشد میهمان
کـم نمیشـد از تـــو ای آب روان
اصغرم ای اصغرم
حرمله بیداد کرد، ظلم را آباد کرد
تا مدینه مادر از، کودک خود یاد کرد
مُهـر طومار شهادت بود و رفت
عـاشق از روز ولادت بود و رفت
اصغرم ای اصغرم
فانوسهای اشک 1- جعفر رسول زاده (آشفته)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - آبـی زدم بــر قـلبِ کبـــابش
آبـی زدم بــر قـلبِ کبـــابش
بر روی دستِ من برده خوابش
در راه دین تـا پـای جـان کوشیدهای تو
قنداقه است این، یا کفن پوشیدهای تو؟
سوزِ تبِ تو
گهوارهی تو از تـاب عشق است
محراب عشق است
از تشنگی خشکیده برگ و ساقۀ تو
گلگون شـد از تیـر ستـم قنداقۀ تو
ای چشـم مادر
آتش به جان زد غرق نگاهت
برق نگاهت
وقـت شهـادت بـررخ من خنـده کردی
زان خنده هم کُشتی مرا،هم زنده کردی
آتش گــرفتـم
شد بسته با تیر از خندۀ تو
پـروندۀ تو
ای از ازل نوشیده از پستانِ غم، شیر
قبر تو را کَندم، ولی بـا نوکِ شمشیر
ای چهرهی تو
جـای تو باشد آییـنـۀ من
بر سینۀ من
ای شـاهدِ مظلومیِ من، خـون پاکت
با دست خود پنهان کنم در زیر خاکت
تـا این بـدن را
این نیمهجان را زینـب نبیند
بر لب نبیند
فانوسهای اشک 1- محمّدجواد غفورزاده (شفق)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - اصغرم شیرین زبونم مرغک بیآشیونم
آب تو خیمهها نمونده دل گریهتُ ندارم
کنــار گهــوارۀ تــو مـث عمّـه بیقرارم
اصغرم شیرین زبونم مرغک بیآشیونم
این بیابون همه سنگه تو مث آئینه هستی
این بیـابون پُـر خـاره تو گل مدینه هستی
اصغرم شیرین زبونم مرغک بیآشیونم
دلم از جا کنده میشه با تلظّی زبونت
چرا رنگ و رو نداره غنچۀ سرخ لبونت
اصغرم شیرین زبونم مرغک بیآشیونم
بابا میبوسید گلوتو نمیخواس که من ببینم
نکنـه ازم بگیــرن تـــو رو طفــل نـازنینـم
اصغرم شیرین زبونم مرغک بیآشیونم
تو تو این ششماهه عمرت دلارو هوایی کردی
تـوی قصّـه شهـادت یـه کـار خـدایی کردی
اصغرم شیرین زبونم مرغک بیآشیونم
فانوسهای اشک 1- جعفر رسول زاده (آشفته)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - گـل پرپرعلی اصغر
داره قصـه میگه مادر
ماه با گریه سر میذاره بـا یه نــوزاد خیـالی
رو یــه گهـواره خالی
گـل پرپر علی اصغر
جون مادر علی اصغر
اون که تشنه بود و میخورد
اون شهیـدی که باباش کَند از سـر انگشت پـدر، شیر
قبـرشـو بـا نـوک شمشیر
گـل پرپر علی اصغر
جون مادر علی اصغر
اگـه شیش ماهـه نبودی
دشمـن خـدا واسـه مـن کـربلا یه غنچه کـم داشت
حتی یه غنچه رو نگذاشت
گـل پرپر علی اصغر
جون مادر علی اصغر
تا رو دست بـابـا رفتی
آخه این غنچه معصوم دل آسمــونـا لـــرزید
بـه همـه دنیا میارزید
گـل پرپر علی اصغر
جون مادر علی اصغر
فانوسهای اشک 1- محمّدسعید میرزایی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت علی اصغر - ای تمـــام لشکــرم ای علـی اصغرم
ای تمـــام لشکــرم ای علـی اصغرم
بهــر قربانی تو را سوی میدان میبرم
بر تو مینازم که تو ششماهه سرباز منی
مـن سرافـراز تـو هستم تو سرافراز منی
آخرین یارم علی من تو را دارم علی
چشم خود را باز کن راز دل ابراز کن
بـر سـر دوش پـدر پر بزن پرواز کن
غنچـۀ خنـدان مـن از روی بیرنگت بگو
جان بابا هر چه میخواهد دل تنگت بگو
آخرین یارم علی من تو را دارم علی
طــوطی پر بستهام کودک دلخستهام
گـوش کن تـا بشنوی گریـه آهستهام
چشم خود را بر دو چشم نیمبازت دوختم
از تلظیهای تــو آتـش گــرفتم سـوختم
آخرین یارم علی من تو را دارم علی
ای تمام هست من کودک سرمست من
تکیهگاهت شانـه و قتلگاهت دست من
خنده کن بر روی دستم تاکه سیرابت کنم
خنده کن تا بـا خدنگ حرمله خوابت کنم
آخرین یارم علی من تو را دارم علی
دوش مـن سجـاده و خــون تـو آب وضو
باید از این خون دهم روی خود را شستشو
یا بشو روی پدر را با سرشک دیدهات
یا تبسـم کن برایم با لب خشکیدهات
آخرین یارم علی من تو را دارم علی
ای ذبیـح کربلا گشته وقـت بــذل جـان
این تو و این حج خون این منای عاشقان
حرمله در پیش رو دارد به کف تیر و کمان
سینـه بگشـا تـا نیاید گـوسفند از آسمان
آخرین یارم علی من تو را دارم علی
فانوسهای اشک 1- غلامرضا سازگار
نظرات (۱)
عباس
ممنون اهنگهای خوبتون اگرشما با علی اصغر امام حسین