متن نوحه زنجیرزنی حضرت ابوالفضل و تاسوعای حسینی
متن اشعار نوحه های زنجیرزنی روز تاسوعا و حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
بهترین نوحه های زنجیرزنی حضرت ابوالفضل و روز تاسوعا ، زنجیرزنی سه ضرب، یک ضرب و دو ضرب
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - دریا پر از خون شد علقمه گلگون شد
سقّا، سقّا بیدست و سرگشته (2)
بـابـا، بـابـا، بـه خیمـه بـرگشتـه
دریا پر از خون شد علقمه گلگون شد (2)
بابا، بابا، قدش دو تا گشته (2)
عمـو عمو، دستش جـدا گشته
دریا پر از خون شد علقمه گلگون شد (2)
طفلان رو در صحرای خون آرید (2)
تـیـر از چشــمِ سقــا بــرون آریـد
دریا پر از خون شد علقمه گلگون شد (2)
غوغا، غوغا، در علقمه بر پاست (2)
آنجـا آنجـا، صـاحب عـزا زهراست
دریا پر از خون شد علقمه گلگون شد (2)
عمّه، عمّه، با گریه و زاری (2)
جـای عمــو، کنـد علمـداری
دریا پر از خون شد علقمه گلگون شد (2)
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - هدیه شد بر خدا هست ابوالفضل
هدیه شد بر خدا هست ابوالفضل
چشم و پیشانی و دست ابوالفضل
یا ابالفضل یا ابالفضل
پسر ارشد امّالبنینی نور چشم امیرالمؤمنینی
یا ابالفضل یا ابالفضل
خـون تـو بـر شهادت، آبـرو داد عشق و ایثار و ایمان را وضو داد
یا ابالفضل یا ابالفضل
ای جوانمردی افتاده به خاکت فـاطمه زائــــر پیکــر پــاکت
یا ابالفضل یا ابالفضل
لب خشکیده و چشم تر از توست آب دریا به تو تشنهتر از توست
یا ابالفضل یا ابالفضل
تو علمـدار دشــت کـربلائی تشنه لب ساقـی بـزم بلائی
یا ابالفضل یا ابالفضل
تو علمدار دسته گلهای مدینه جام خالی ببین دست سکینه
یا ابالفضل یا ابالفضل
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - من ابوفـاضلم غیـرت کاملم
من ابوفـاضلم غیـرت کاملم
هدیه بهر حسین جان ناقابلم
یا حبیبی حسین نور عینی حسین
تا کنم جان فدا با دو دست جدا
سـاقی تشنگـان شـدهام از وفـا
یا حبیبی حسین نور عینی حسین
ای برادر بیا زود در علقمه
آمده در برم مادرم فاطمه
یا حبیبی حسین نور عینی حسین
تا کـه بـار دگـر بینمت یـک نظر
یا اخا پاک کن خون ز چشمان تر
یا حبیبی حسین نور عینی حسین
فانوسهای اشک 3 – حاج اکبر ناظم
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - یــاور خــون خـدایی یا اباالفضل
یــاور خــون خـدایی یا اباالفضل
پـاسدار خیمــههایی یـا اباالفضل
یا اباالفضل، یا اباالفضل
شیــرمــرد کـربلایـی یــا اباالفضل
دست و سر از تن جدایی یااباالفضل
یا اباالفضل، یا اباالفضل
ای تـو را مادر بـه هنگام ولادت
پـرورش داده بـه دامن شهادت
یا اباالفضل، یا اباالفضل
چشم خود بگشا به سوی گاهواره
پاک کن از دیـده اشکِ شیرخواره
یا اباالفضل، یا اباالفضل
این صـدای «آبآبِ» کـودکان است
اشکشان از دیده بر دامن روان است
یا اباالفضل، یا اباالفضل
سـاقی بـیآب گلهـای مدینه!
بی تو سقایی کند چشم سکینه
یا اباالفضل، یا اباالفضل
یابن حیدر رو به سوی خیمگه کن
بـر تلظیهای ششماهه نگه کن
یا اباالفضل، یا اباالفضل
تو همان سردار بیدست حسینی
در میان دشمنان هست حسینی
یا اباالفضل، یا اباالفضل
دست و چشم تو فدای راه دین شد
اجـر و پـاداشت عمـود آهنیـن شد
یا اباالفضل، یا اباالفضل
شد از آن ضربت یکی فرق و جبینت
تیـر کیـن آمد بـه فـرق نــازنینـت
یا اباالفضل، یا اباالفضل
حضـرت زهرا بـوَد صاحبعـزایت
در کنـــار علقمــه گـریــد بـرایت
یا اباالفضل، یا اباالفضل
ای سـلام دائـم آل رســولـت
فـاطمه کرده به فرزندی قبولت
یا اباالفضل، یا اباالفضل
تو به دشت کـربلا یار حسینی
روز محشر هم علمدار حسینی
یا اباالفضل، یا اباالفضل
سـاقی بـیآب گلهـای مدینـه!
جام خالی مانده دردست سکینه
یا اباالفضل، یا اباالفضل
تـــو بـه ثاراللهیـان یــار و امیری
خـواهـرت زینب رود بهــر اسیری
یا اباالفضل، یا اباالفضل
زادۀ امالبنیــن! دریـای غیــرت!
کـن حمـایت ازحریم آل عصمت
یا اباالفضل، یا اباالفضل
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - روز تـاسوعـای مـاه خون رسیده
روز تـاسوعـای مـاه خون رسیده سـرزده خورشید بـا رنـگ پریده
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
حق و باطل هر دو با هم صف کشیدند اهــل فتنــه پیــرو راه یزیــدند
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
عاشقان را جمله روز انتخاب است ظهر فردا رویشان ازخون خضاب است
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
روز تاسوعا حسین است و عبادت روز عاشورا شهید است و شهادت
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
روز تاسوعا همه شورآفریناند روز عاشورا همه نقش زمیناند
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
روز تاسوعا حسین است و علمدار روز عاشـورا بــوَد زهـرا عـزادار
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
روز تاسوعا به خیمه قحط آب است روز عاشـورا رخ اصغـر خضاب است
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
اهل عالم! حق و باطل را ببینید تـا قیــامت راه خـود را بـرگزینید
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
آه ما فریاد جانسوز حسین است تا ابد هر روز ما روز حسین است
واحسینا واحسینا واحسینا (2)
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - سقـای بنی فاطمه سـردار سپاهم
سقـای بنی فاطمه سـردار سپاهم بودی به صف کربوبلا پشت و پناهم
عباس اباالفضل
ای اهل حرم دست علمدار جدا شد سقای حرم با دو لـب تشنه فدا شد
عباس اباالفضل
گلخـانـه تـوحید گـل یـــاس ندارد دیگــر پسـر فــاطمه عبـاس ندارد
عباس اباالفضل
در علقمه افتاده تن حضرت عباس زهــراست کنـار بـدن حضرت عباس
عباس اباالفضل
ای اهـل حـرم سـر به بیابان بگذارید دیگر به حـرم حضرت عباس ندارید
عباس اباالفضل
افسوس که پیشانی عباس شکسته در چشم نگهبان حرم تیر نشسته
عباس اباالفضل
این دست رشید پسر امبنین است بـا پیکر بیسر بدنش روی زمین است
عباس اباالفضل
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - الله اکبر شـد جدا دسـت علمدارم
الله اکبر شـد جدا دسـت علمدارم تنهاترین یارم
ماه بنیهاشم چراغ چشم خونبارم تنهاترین یارم
ای دست بیدست حسین در بین دشمنها
بـودی تـمام لشکـر مـن بــا تــن تنـهـــا
خون دل و اشک غمـت شـد وقـف دامنها
بـیتو چگونـه یــا اخــا رو در حــــرم آرم
تنهاترین یارم
نقش زمیـن مُقطـع الاعضا شدی عباس
با زخم تن در موج خون زیبا شدی عباس
مثـل زیـــارت نــامـه زهرا شدی عباس
بایـد ز زخـم پیکـــرت گلبــوسـه بردارم
تنهاترین یارم
قـرآن آیـه آیــه ام روی زمیـــن افتاد
در زـر دسـت و پــا گـل امالبنین افتاد
ماه من از ضـرب عمــود آهنیـن افتاد
چون در میان دشمنان جسم تو بگذارم
تنهاترین یارم
عبـاس مـن تنهــا تــو یـار و یاورم بودی
ســـردار لشکـر ســـاقـی آب آورم بـودی
تنهـا بــرادر نـه که جـان در پیکـرم بودی
بودی در این صحرای خونین یار و غمخوارم
تنهاترین یارم
ای بسته چشم از خون سر چشمی به من واکن
عـرض سـلامـی از لــب خـونیـن بـه زهرا کن
قـــــد خمیــــدۀ امـامـــت را تـمـاشـا کن
رفــتـی ز دسـتم ای صفــــابـخــش دل زارم
تنهاترین یارم
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - ای نازنین بـرادرم یا ابوفاضل
ای نازنین بـرادرم یا ابوفاضل
سقای بیآب حرم یا ابوفاضل
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
تو دسـت من بـودی بگو از چه بیدستی
در پیش چشم من چرا چشم خود بستی
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
اسیری آل علـی گشتـه احساسم
افتاده از تن بر زمین دست عباسم
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
اگر به کربـلا نبود مادر زارت
زهرا کنار علقمه شد عزادارت
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
مشک و علم روی زمین خیمهها بیآب
گـردیده از سـوز عطـش اصغرم بیتاب
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
ای از لبت آب فـرات گشته شرمنده
من بر تو میگریم عدو میزند خنده
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
افتاده در دریای خون پیکرت عباس
عمـود آهنین زدنـد بـر سرت عباس
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - یـابن ام البنین العطش العطش
یـابن ام البنین العطش العطش
میر و سالار دین العطش العطش
تـو فـرمـانده و میـر کـلّ قوایی
تو باب الحوائج تو مشکلگشایی
تـو سقّای صحـرای کرب و بلایی
لب خشکم ببین، العطش العطش
یـابن ام البنین العطـش العطـش
حرم، پر شده از آه و فریاد و ناله
ببین بـر کف دست طفلان پیاله
نهاده از عطش دختـر سهسـاله
دل خود بر زمین، العطش العطش
یـابن ام البنین العطـش العطـش
سـاقی طــایرانِ وحـی مدینه
نگـه کن، به اشک زینبِ حزینه
نفس گشته در قلب زار سکینه
نالــۀ آتشیـن، الـعطش الـعطش
یابن ام البنیـن العطـش العطـش
کودک ششماهه، میزند صدایت
حضـرت فـاطمه، میکند دعایت
به قـربـان بـازوی مشکلْگشایت
نجل حبلالمتین، العطش العطش
یـابن ام البنین العطـش العطـش
ای علی بوسه زن، بر دو بازوی تو
مـن کـه شرمندهام از گل روی تو
دیـدۀ تشنگـان حـرم، سـوی تو
ذکر ما شد همین، العطش العطش
یـابن ام البنیـن العطـش العطـش
ریزد از چشم گلهای زهرا گلاب
آتــش تشنگی همه را کرده آب
ای امیــد دل عتــرت بــوتراب
اشک چشمم ببین، العطش العطش
یــابن ام البنـین العطـش العطـش
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - ای عموجان العطش
کربلای دیـگری در حرم بر پا شده (2)
خیمهها قحطی آب، دیدهها دریا شده
العطش العطش ای عموجان العطش (2)
آب آب تشنگان، میزند آتش به دل (2)
در حـرم گشته ربـاب، از علیاصغر خجل
العطش العطش ای عموجان العطش (2)
ای عموجان از عطش، شعله در دل شد نفس (2)
یـا جــوابــم را بـــده، یـا بـه فـــریـادم بـرس
العطش العطش ای عموجان العطش (2)
در دل طفلان عطش، کار آتش کرده است (2)
یک سهساله دختری، در حرم غش کرده است
العطش العطش ای عموجان العطش (2)
آتشم در سینه و مشک بـیآبی به دست (2)
طاقتم طی شد عمو، تشنگی دیگر بس است
العطش العطش ای عموجان العطش (2)
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - زادۀ ام البنیـن سقـای عتـرت
زادۀ ام البنیـن! سقـای عتـرت!
ای یگـانه مظهـر ایثـار و غیرت
یا اباالفضل یا اباالفضل
ای همـه امیـد گـل هـای مدینه
در حرم خشکیده لب های سکینه
یا اباالفضل یا اباالفضل
یک سه ساله در حرم بی صبر و تاب است
ذکـر آن طفـل سـه سـاله «آب آب» است
یا اباالفضل یا اباالفضل
تـو فـــروغ دیـــدۀ ام البنیـنی
وارث مـــولا امیـــر المـؤمنینی
یا اباالفضل یا اباالفضل
ای فدای منصب سقــایی تـو
خلـق عـالـم شـاهد آقـایی تو
یا اباالفضل یا اباالفضل
آب دریـا گـریـه کـرده از بـرایت
لحظه لحظه می کند زهرا دعایت
یا اباالفضل یا اباالفضل
آل عصمـت غیـر تـو سقـا ندارند
دل به روی خاک صحرا می گذارند
یا اباالفضل یا اباالفضل
کـن نظر ای زادۀ مولی الموالی
بر سر دست سکینه جام خالی
یا اباالفضل یا اباالفضل
ما که یک کرب و بلا احساس داریم
در زمیـن کــربـلا عبـــاس داریــم
یا اباالفضل یا اباالفضل
یک ماه خون گرفته 6- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - امشب به حریم شه دین قحطی آب است
امشب به حریم شه دین قحطی آب است
امشب جگـر کودک ششماهه کباب است
یا حضرت عباس (2)
برخیز ز جا ای پسر ساقی کوثر
از بهر جگـرْ سوختگان آب بیاور
یا حضرت عباس (2)
ممنوع شده آب به گلهای مدینه
تبخال زده لعل لب خشک سکینه
یا حضرت عباس (2)
در گلش دین خشک شده غنچه و لاله
بشنـو ز حـرم العطش طفــل سهساله
یا حضرت عباس (2)
امشب حــرمالله همـه تشنه آبند
گریان همه بر تشنگی طفل ربابند
یا حضرت عباس (2)
امشب ز عطش آل علی در تب و تاب است
دریا شده آتـش جگـــر آب کبــاب است
یا حضرت عباس (2)
از آب به هر تشنه لب این طرفه پیام است
بیذکــر حسینبـنعلـی آب حــرام است
یا حضرت عباس (2)
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - سـردیت مـرا شعلـه زند بـر جگـر ای آب
سـردیت مـرا شعلـه زند بـر جگـر ای آب
امـواج تـو گردیده به چشمم شرر ای آب
مهــریـۀ زهـرایی و لـب تشنـه حسینش
پــرپر زده چون بسمل بیبال و پر ای آب
من آب بنـوشم پسـر فــاطمه عطشــان
ای کـاش شوی در جگرم شعلهور ای آب
دریـا شـدی و مـــوج زدی شــرم نکردی
از داغ لـب زادۀ خـیـــرالبشــــر ای آب
بـاید کـه شوی آب زخجلت، به چه رویی
از کــربوبـلایت دگــر افتــد گذر ای آب
تــو موج زدی مــوج زدی تـا که بریدند
از یـوسف زهــرا گلـوی تشنه سر ای آب
تـــو مـــوج زدی از حـــرم آل پیمبـــر
فـریـاد عطـش بـود بـه پا تا سحر ای آب
تو چون شکم اسب درخشیدی و میبود
سقـای حـرم از همگـان تشنـهتر ای آب
ای کـاش شـوی خشکتـر از حنجر اصغر
یـک قطـره نمـاند ز وجـودت اثـر ای آب
یاد لب خشک پسر فاطمه «میثم»
دارد جگر سوخته و چشم تر ای آب
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - ابالفضل ای ساقی طفلان
هوا سوزان، قحط آب روان بانگ العطش از خیمه برخیزد
علیاصغر نـاله میزند و اشک چشم ربـاب از بصــر ریزد
ابالفضل! ای ساقی طفلان
تو تنهایی، ما همه عطشان
نفس گشته از شرار عطش شعله در جگر طفل ششماهه
فضا گشتـه در میـان حـرم تیـره در نظر طفل ششماهه
ابالفضل! ای ساقی طفلان
تو تنهایی، ما همه عطشان
تلظیهـای علـی بـه جگــر شعله میزند ای ساقی عترت!
شده ساقی چشم تشنهلبان بر لب آمده جان ای یم غیرت!
ابالفضل! ای ساقی طفلان
تو تنهایی، ما همه عطشان
رقیـه مـاننـد مـرغ سحــر تــا سحـــر زده پـر دور گهـواره
لبش خشک و با سرشک بصر لحظهلحظه رود از کفش چاره
ابالفضل! ای ساقی طفلان
تو تنهایی، ما همه عطشان
تو بـا کام خشک و دیــدۀ تر جام خالی ما را تماشا کن
به چشم خود کام خشک و لب سیدالشهدا را تماشا کن
ابالفضل! ای ساقی طفلان
تو تنهایی، ما همه عطشان
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - حرم قحطی آب است
حرم، قحطی آب است علی در تبوتاب است
واویــــلا واویـــــلا روان اشک رباب است
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
به گلـزار امـامت عطش کرده قیامت
به عبـاس بگویید یم فضـل و کـرامت
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
نفـسهـای سکینه کشد شعله ز سینه
خدایا! کـه دهد آب به گـلهای مدینه؟
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
علی! حجت داور! تویی ساقـی کوثر
به عباس، خبر ده که ای شیـر دلاور
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
یکـی اشک بـه دیـده یکی رنــگ پریده
یکـی نـالهاش از خاک به افـلاک رسیـده
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
تو شمـع شهـدایی تو شمشیـر خدایی
تویی دست ولایت چرا دست، جدایی؟
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - عباس واعطشا عباس یا عباس
امشب در کربلا قحطی آب است بر تشنگان، دل دریا کباب است
از آل طــاها، شــرمنده سقّــا
عباس واعطشا عباس یا عباس
فریاد العطش خیزد به گردون اصغر لب تشنه و سقّا دلش خون
ای بحر غیـرت، سقای عتـرت
عباس واعطشا عباس یا عباس
ســردار لشکـر و سقّای بیآب رقیه از عطش، گــردیده بیتاب
رنگش پریده، اشکش به دیده
عباس واعطشا عباس یا عباس
عبــاس ای پسـر ساقـی کوثـر تنها سقــا تویی، ای میرلشکر
دارد سکینـه، آتش بـه سینه
عباس واعطشا عباس یا عباس
دریا، شرمنده از سقای آب است سقا، شرمنده از طفل رباب است
اصغـر زند پر، در دست مادر
عباس واعطشا عباس یا عباس
تو مهـر زهرایی، ای آب دریــا بنگـر لبِ خشکِ حسین او را
یـک مـاهپاره، گـوید همـاره
عباس واعطشا عباس یا عباس
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - آب آب و آب آب و آب آب
آب ماهْرویان، از عطش در پیچ و تاب
کـــامهـا، خشکیـده و دلهــا کباب
بــر گــل رخسـارشان، جــاری گلاب
ذکــرشـان بـــا التهــاب و اضطراب
آب آب و آب آب و آب آب
تشنگــان از گـریه سقّا، خجل
آب از سقّا، در آن صحرا خجل
آب و سقا هر دو از زهرا خجل
دور سقـــا ذکــر آل بـوتراب
آب آب و آب آب و آب آب
اشکها خشکیده دیگر ازعطش
میمکد انگشت اصغر از عطش
میزند در خیمه پـرپر، از عطش
گوئیـا آهستـه گـوید بـا ربـاب
آب آب و آب آب و آب آب
چهرهها، بیرنگ، چـون مهتاب بود
عکـس اصغـر، روی مــوج آب بود
بلکـه سقّـا هـم دگــر بیتـاب بود
مشک با او داشت دائم این خطاب
آب آب و آب آب و آب آب
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - تو عباسی تـو عباسی
تـو وجـهالله را وجـهـی تو ثارالله را جــانـی
تو در عین عطش دریای سر تـا پـا خروشانی
تو بـا زخـم تنـت سر تـا قـدم آیـات قـرآنی
تو هم سردار بیدستی و هم سقای عطشانی
تو باب حاجتی بابالمرادی اشجع الناسی
تو عباسی تـو عباسی تو عباسی تو عباسی
تـو مــانـنـد علی کــــرار امــا غیــر فـراری
تو با بیدستـــیات دسـت ولـی الله داداری
تو هم فرمانده هم سقای طفلان هم علمداری
علــم بـر شـانـهات بیـن علـمها شد علم آری
شهادت آبــرومندت ادب، ایثــار، فرزندت
رشادت سایۀ قامت شهامت طفل دلبندت
تو آن ماهی که در هر دل هزاران انجمن داری
تو آن شمعی که تا محشر هوای سوختن داری
تـو از سر تـا قدم قدر و جلال پنـج تــن داری
تـو آن شیـری که روح شیر حق را در بدن داری
تو خورشیـد سپهـر دامـن امالبنیـن استی
تو دست حق تو بازوی امیرالمؤمنین استی
به چون تو عبد صالح ذات ربالعالمین نازد
بـه آییـن علمـداریت ختــمالمـرسلین نازد
علی روز قیـامت هم بـه فرزندی چنین نازد
به دست از بــدن افتــادهات امالبنین نازد
سلامالله بر جسمت سلامالله بـر روحت
زیارت نـامه زهرا شده اندام مجروحت
تو در اوج عطش هم نـاز بـر آب روان کردی
تو در دریای خون سیر هزاران آسمـان کردی
تو صدها کـوه آتـش در دل دریا نهان کردی
تو هنگام جهـاد نفس خود را امتحان کردی
به دریا هم ادب هم استقامت را نشان دادی
سراپـا سـوختی امـا چه زیبـا امتحان دادی
تعالیالله چنـان سیلی زدی بـر صــورت دریا
کز آن سیلی به جوش آمد سراپا غیـرت دریا
نشد وصل لب خشک تـو آخـر قسمت دریا
در اینجا کاسۀ خون گشت چشم حیرت دریا
تو تا شام ابد از چشم دریا خواب را بردی
تو تا صبـح قیامت آبــروی آب را بردی
تو آن سقای بیدستی که شد دریا گرفتارت
بـه دور قبـر تـا روز جــزا آب اســت زوارت
بـه دریــا آب دادی از یـــم چشـم گهربارت
به روی آب مـانده تـا قیـامت نقـش ایثارت
نگاهت تا به آب افتـاد دیــدم تشنهتر گشتی
عطش را نوشجان کردی ز دریا تشنه برگشتی
ز نیش تیرها نـوش وجــودت زخم کاری شد
تنت سـر تا قدم چون باغ گلهای بهاری شد
علم افتاد و دست افتاد جان در بیقراری شد
برای غربتت بـر خاک اشک مشک جاری شد
تمام هست و بـود خــویـش تقـدیــم خـدا کردی
که در یک لحظه جان و چشم ودست و سرفدا کردی
تو در دریا نهـادی پا و دل بـر تشنگی بستی
تو سقایی و از جام عطش تا حشر سرمستی
تو با بیدستیات دست خدا را تا ابد دستی
تو تا روز قیامت همچنان بابالحسین استی
نه تنهـا روز عاشورا امیــر جیـش داداری
تو روز حشر هم پشت سر حیدر علمداری
تو عباسی که جبریل امین بوسیده دستت را
به یـاد کربلا امالبنیـن بـــوسیده دستـت را
چه میگویم امیرالمؤمنین بوسیده دستت را
به وقت دفن زینالعابدین بوسیده دستت را
ببــوسم پــای زوار حــریـم بـاصفـــایت را
کرم کن تا که«میثم»سجده آرد خاک پایت را
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا -عبــاس بــرادر رشیــدم
عبــاس! بــرادر رشیــدم!
رفتی و من از غمت خمیدم
تو یک کمر خمیده دیدی مـن پیکــر پـاره پاره دیدم
مظلوم اباالفضل
دست تو ز پیکرت جدا شد
تقـدیم به محضـر خدا شد
افسوس! که بـا عمود آهن پیشانی و فرق تو دو تا شد
مظلوم اباالفضل
پیش نگهم دودیده بستی
رفتـی کمــر مـرا شکستی
سقـای سپـاه آل هاشم! لبتشنه چرا به خون نشستی؟
مظلوم اباالفضل
ای مـاه دو دیـده بستـۀ من!
خورشید به خون نشستۀ من!
فرق تو شد از عمود آهن مـــانند دل شکستـۀ من
مظلوم اباالفضل
بـرخیز که در حــرم سکینـه
میگریـد و میزنـد بـه سینه
با تو ز مدینه همسفر بود بیتـو نــرود سـوی مدینه
مظلوم اباالفضل
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - گردیـده از پیکر جدا شاخـه یاسم
گردیـده از پیکر جدا شاخـۀ یاسم
افتاده بر روی زمیـن دست عباسم
یـا اخـا العباس یــا ابوفاضـــل
عباس من! عباس من! چشم خود واکن
بـار دگـر حمــایت از آل طـاهـــا کـن
یـا اخـا العباس یــا ابوفاضـــل
سقای آل فاطمه! از چه بیتابی؟
کنـار نهـر علقمــه تشنـــۀ آبی
یـا اخـا العباس یــا ابوفاضـــل
با جام خالی کودکان دیده در راهاند
تنها تو را تنها تو را از تو میخواهند
یـا اخـا العباس یــا ابوفاضـــل
من بین دشمن ماندهام بیکس تنها
تو غرق خون افتادهای بین دشمنها
یـا اخـا العباس یــا ابوفاضـــل
وقتی که دست از پیکرت بر زمین افتاد
ذریــۀ زهـرا شـدند جملـه دشمـنشاد
یـا اخـا العباس یــا ابوفاضـــل
سقای بیدست و سرم! آه و واویلا
برخیز و رو کن در حـرم آه و واویلا
یـا اخـا العباس یــا ابوفاضـــل
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - طلایــهداری و سـرلشکـری و سقـــایی
طلایــهداری و سـرلشکـری و سقـــایی
تو راست ای همه سر تا بـه پـات آقـایی
گذشتـی از ســر و دادی طـلاق، دنیـا را
اگرچـه داشت ز سـر تـا قـدم خودآرایـی
چهارده صده رفت و هنوز هم شب و روز
به یاد تشنگیات چشم مـاست دریـایی
شجاعت و ادب و عشق و غیـرت و ایثـار
تمـام در تـو تجلــی کنــد بـه تنهـایـی
فقـط دو دست تو را روی دست میگیـرد
کنـد چــو فاطمــه در حشـر، راهپیمـایی
امـام عصــر کـه بــا لشکــر خـدا آیــد
حضـور اوست علمــداریات تمـاشــایی
سـلام بــاد بــه امالبنیـن کـه عبــاسش
ز خـوردسالی خـود بـوده است زهــرایی
قمر به روی تو خندید و گفت رفته بـه کار
در آفتــــاب جمـــالت تمـــام زیبــایی
مگــو کـه آب نـداری بیـا به خیمـه ببین
کـه چشم اهـل حـــرم مـیکنند سقـایی
به فیض بـردن نـام تو ای مسیح حسین
عجب نه، گر دم «میثم» شـود مسیحایی
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - تو شیــر شیـــر خـداونــد اکبـری عباس
تو شیــر شیـــر خـداونــد اکبـری عباس!
تو ذوالفقــار حسینـی و حیــدری عبـاس!
قسم به دیده و دستت که شد فدای حسین
همیشــه دیــده و دســت بـرادری عباس!
تو باب حاجـت و باب المراد و باب حسین
تــو از تمـام شهیـدان حق، ســری عباس!
عجب نه گـر بــه تـو زهـرا پسر خطاب کند
کـه در جـلال، حسیــن مـکـرری عبــاس!
به دوش توست لوای حسین در صف محشر
پـس از علــی تـو علمــدار محشری عباس!
تـو دستیــار حسینــی، اگـر چـه بـیدستی
تــو پــایدارتـــرین دسـت داوری عبـاس!
حسیــن را نـه فقـط ظـهـــر روز عـاشــورا
همیشــه میــــر و علمـدار لشکری عبـاس!
بـه خـون فـرق سـر ودست وصورتت سوگند
تـو شهــر خـــون خـداونـد را دری عبـاس!
روا بــــوَد کـــــه بــه آب فـرات نـاز کنـی
فـرات چیست؟ تو فــرزنـد کـوثری عبــاس!
هــزار مـرتبـه «میثـم» فــدای خــاک رهت
کـه تـــو فــدایــیِ آل پیمبـــری عبـــاس!
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - جدا شد ز شاخه گل یاس من
جدا شد ز شاخه، گل یاس من فتاد از بدن، دست عباس من
تو رفتی ز دستم من از پا نشستم
علمدار من علمدار من
برادر! ز داغ تو پشتم شکست دگر رفته تاب و توانم ز دست
به اشک غم من کند خنده دشمن
علمدار من علمدار من
نثـار تـو در دامن علقمه شده اشک چشم من و فاطمه
غمت شد نصیبم غریبم، غریبم
علمدار من علمدار من
تو سقا و اصغر تلظّی کند لب خشک او آتشم میزند
حرم، قحط آب است جگر خون، رباب است
علمدار من علمدار من
فرات از تو و تو، ز اصغر، خجل هم از تو هم از او، برادر خجل
که با کام عطشان کنارم دهی جان
علمدار من علمدار من
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - برادرم ای امیر لشکر من
ای ماه پشت ابرِ خون نشستۀ من
ببیـن قـد خمیــده و شکستۀ من
خـزان شـدی ای بهـار آرزویـم
چگونه با زینب از داغت بگویم
برادرم ای امیر لشکر من
ز داغت ای دستهگلِ باغِ امیـدم
ز خیمه بانگ «وامحمدا» شنیدم
کو دست تو تا که دستم را بگیری
زینـب مـن شـد مهیّـای اسیـری
برادرم ای امیر لشکر من
«بنَفَسی اَنت یا اخا» ای ماه زینـب
برخیز و کن رو سوی خیمهگاه زینب
اهل حرم در حرم، چشم انتظارند
بـرای تـو، گلِ اشک از دیده بارند
برادرم ای امیر لشکر من
امـان ز بی بـرادری، بـرادر من
دشمن کنـد هلهله در برابر من
زخم زبان میزند به اشک و آهم
رفتـی و مـن بیعلمدار سپـاهم
برادرم ای امیر لشکر من
ببین که در علقمه بالینِ سرِ تو
مادر من آمد به جـای مادر تو
ز داغ تو دست بر پهلو بگیرد
سر تو را بـر سـر زانو بگـیرد
برادرم ای امیر لشکر من
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - ای با وفا ابوالفضل
شد گفتگوی طفلان عمو کجایی
چرا بـه سـوی خیـمه دگر نیایی
عمو اگر بازآیی عقده ز دل بگشایی
ای با وفا ابوالفضل (2)
جداییات از بابا عمو عجیب است
ببین عـزیز زهرا بیتو غریب است
اگر تو باشی، غم نیست جوع و عطش، ماتم نیست
ای با وفا ابوالفضل (2)
اگر بیایی آب از تو ما نخواهیم
که زندگانیّ بی تـو را نخواهیم
اگر حسین دریابی چه غم بوَد بیآبی
ای با وفا ابوالفضل (2)
رو کن به سوی خیمه ای بی قرینه
ببیـن طفـلان جمعند دور سکینه
اگر چه تشنهکامند فقط عمو میخواهند
ای با وفا ابوالفضل (2)
با تشنهکامی اصغر غمخوار باباست
گویا شنیده مولا غـریب و تنهاست
با بانگ «هل من ناصر» شد بر شهادت حاضر
ای با وفا ابوالفض (2)
فانوسهای اشک 3 – محمود موحدیان
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - دست عبّاس من از پیکر جدا شد
دست عبّاس من از پیکر جدا شد
بر زمیـن افتـاد و تقدیم خدا شد
من غریبم، من غریبم داغ تو گشته نصیبم
غربت آل علی گـردیده احساس
بر نمیگردد دگر در خیمه، عباس
من غریبم، من غریبم داغ تو گشته نصیبم
خیـز و سقایی کن ای ماه مدینه
جامِ خالی مانده در دست سکینه
من غریبم، من غریبم داغ تو گشته نصیبم
سـردی آبت بـه دل میزد شراره
تشنه بیرون گشتی از دریا دوباره
من غریبم، من غریبم داغ تو گشته نصیبم
تیر دشمن شد به تن بـال و پر تو
هدیه شد بر فاطمه، دست و سر تو
من غریبم، من غریبم داغ تو گشته نصیبم
ای به سینه، مهر اولاد رسولت
مـادرم کرده به فرزندی قبولت
من غریبم، من غریبم داغ تو گشته نصیبم
ای که در خون گشتهای یار امامت
تـا ابد بـابالحوائج گشـته نامت
من غریبم، من غریبم داغ تو گشته نصیبم
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - به بالینم بیـا حسـین
جسمم به روی خاک است دلم هوای تو
به حـاجـتم رسیــدم، شــدم فـدایی تو
آرامـش جـان منی
به بالینم بیا حسین تـو عشـق و ایمـان منی
مولا حسین، مولا حسین
مبر به سوی خیمه، شکسته پیکرم را
تـا دشمنـان نبینند، غـربـت دلبرم را
تکـبیر من، قنوت من
به بـالینم بیـا حسین نـوای مـن، سکـوت من
مولا حسین، مولا حسین
در خاطر و خیالم، یاد گلهای پرپر
در گـریـۀ زلالـم، نقـش علیاصغر
امـانت گـلهای تــو
به بالینم بیـا حسـین خــونِ دلِ سقـــای تـو
مولا حسین، مولا حسین
دلتنگی ابـوالفضل، غـمهای غربت تو
شرمنده میشوم، از لطف و عنایت تو
به ساقی خود سر زدی
به بـالینم بیـا حسـین امـام من خـوش آمدی
مولا حسین مولا حسین
فانوسهای اشک 3 – جعفر رسول زاده
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - یا اخا ابوالفضل
ای سکینه به حرم، سخن از آب مگو (2)
از شــرار عطــش و دل بـیتــاب مگو
داغ سقای حرم کرده خون بر جگرم
یا اخا ابوالفضل یا اخا ابوالفضل (2)
ثمر بـــاغ علـی، پسـر ام بنـیـن (2)
با لب تشنه شده، بدنش نقش زمین
بر لبش زمزمه داشت ذکر یا فاطمه داشت
یا اخا ابوالفضل یا اخا ابوالفضل (2)
ساقی تشنهلبان تشنهتر از همه بود (2)
خجـل از «العطـش» دختر فـاطمه بود
از عطش تاب نداشت قطرهای آب نداشت
یا اخا ابوالفضل یا اخا ابوالفضل (2)
ای فروزان قمرم بین چه آمد بسرم (2)
چشم خود را بگـشا که شکسته کمـرم
منم و سوز غمت دست و مشک و علمت
یا اخا ابوالفضل یا اخا ابوالفضل (2)
عاقبت چید عـدو، شاخۀ یاس مرا (2)
تشنه لب بر لب آب، کشت عباس مرا
من زمین گیر شدم از غمش پیر شدم
یا اخا ابوالفضل یا اخا ابوالفضل (2)
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - ای ساقـی لب تشنگـان
ای ساقـی لب تشنگـان، ای جـان جانانم (2) سقّای طفلانم (2)
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم (2) سقّای طفلانم (2)
من بـیبرادر چـون کنـم بـا ایـن سپـاه دون در دامن هـامـون
بینـم تـــو را در ابـر خــون ای مــاه تابـانم سقّای طفلانم (2)
خــواهم بــرم در خیمهگه، ای گل تن پـاکت پیکـر صـدچاکت
ممکـن نبــاشد «یـا اخـا» محـزون و نـالانم سقّای طفلانم (2)
بــرخیــز و ای جــان بـــرادر کـن علمداری بنمـا مــرا یــاری
بـی تـو غـریـب و بی معیـن در این بیابـانم سقّای طفلانم (2)
بـی تـو یقیــن دارم کـه فــردا زینـب نـالان بـر نــاقـۀ عـریان
گـــردد ســـوار از راه کینــه بـــا یتیمــانم سقّای طفلانم (2)
شد روز روشـن پیـش چشمم تیـرهتر از شب چون معجـر زینب
بینـم تـو را در مــوج خــون، ای دُرّ غلطـانم سقّای طفلانم (2)
فانوسهای اشک 3 – مرحوم خاشع
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - علمدار لشگر نازنین برادر
برادر چه آخر تو را بر سر آمد (2)
که سـروِ بلنــد تــو، از پا در آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
چه شد نخل طوبی مثال قدت را (2)
که یکبـاره بیشاخ و بـرگ و بــر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
چه از تیشۀ این ستمپیشه مردم (2)
بـه شـاخ گـل و نــونهــالِتــر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
دریغا کـه آیینـۀ حقنمـا را (2)
بسی رنگ خون بر رخِ انور آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
چو خورشید خاور به خون شد شناور (2)
مهی کــز فــــروغِ رخــش خــاور آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
ندانم که ماه بنی هاشمی را (2)
چه بر سر از این قوم بداختر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
ز سردار رحمت سری دید و زحمت (2)
کـه تـاج ســر هــر بلنــد افســر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
دریغا که عنقای قاف قدم را (2)
خدنگ حوادث به بال و پـر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
دریغا که دریا دلی ز آب دریا (2)
بـرون بـا درونی پـر از اخگر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
عجب دُرّ یکدانۀ خشک و لعلی (2)
ز دریــا بـرون با دو چـشم تـر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
ز سوز عطش بود و دریای آتش (2)
دهـانـی کـه سـرچشمۀ کـوثـر آمد
علمدار لشگر نازنین برادر (2)
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - ای کشته راه داور من
ای کشته راه داور من (2) ای پشت و پناه لشگر من
ای نور دو دیـدۀ تــر من
عباس جوان برادر من (2)
برخیز که من غریب و زارم (2) بیمونس و یار و غمگسارم
غیـر از تـو بــرادری ندارم
عباس جوان برادر من (2)
برخیز و گذر به خیمهها کن (2) غمخواریِ آل مصطفی کن
بر وعدۀ خویشتن، وفا کن
عباس جوان برادر من (2)
دادی به سکینه وعدۀ آب (2) از سوز عطش فتاده بیتاب
او را ز وفـا تـو بــاز دریاب
عباس جوان برادر من (2)
برخیز که کرده ناتوانم (2) داغ علیاکبر، جوانم
آتـش زده داغ تو به جانم
عباس جوان برادر من (2)
گفتم که در این جهان فانی (2) شاید که تو بعد من بمانی
زینب به سوی وطن رسانی
عباس جوان برادر من (2)
فانوسهای اشک 3 – عباس حسنی جوهری
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - آتش زده بر جانها نالۀ خیرالنسا
نالۀ جانسوزی از علقمه میآید
گوییا زمــزمـۀ فـاطمه میآید
آتش زده بر جانها نالۀ خیرالنسا (2)
نغمــۀ «بُـنَـیَّ» بـــر لـب اوست
یا بانگ عباسم عباس زینب اوست
آتش زده بر جانها نالۀ خیرالنسا (2)
بر صورت نهـاده، دو دستـانِ بریده
بر گل رخسارش، خون پسَر چکیده
آتش زده بر جانها نالۀ خیرالنسا (2)
یک طرف در میدان، حسین کند جستجو
یک طرف شد بلند، بـانگ الغوث ای عمو
آتش زده بر جانها نالۀ خیرالنسا (2)
افتاده بر زمین، یک سو مشک خشکیده
از دو چشــم حسین، خون جگر چکیده
آتش زده بر جانها نالۀ خیرالنسا (2)
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - ما بیپناهیم عمو جان
آسمـان خیمــههـا را دود آه غـم گرفت
مـاه رخسـار صغیـران، هالۀ ماتم گرفت
العطش از تشنهکامان، صحنۀ عالم گرفت
ساقی تشنهکامان عمو جان
ما بیپناهیم عمو جان در سوز و آهیم عمو جان
آب از تو خواهیم عمو جان
ای عمو آتش فشان قلب ما خاموش کن
آب آب تشنه کـامـان حـرم را گـوش کن
مشک خشک از آب را آویـزۀ آغـوش کن
ساقی تشنهکامان عمو جان
سالار زینب عمو جان با ذکر یا رب عمو جان
میسوزم از تب عمو جان
گـر ببینی حـال طفـلان را تـو لـرزان میشوی
گر ببوسی لعل عطشان را تو عطشان میشوی
گـردن کـج را اگـر بینـی پــریشـان میشوی
ساقی تشنهکامان عمو جان
کودک ششماهه من از عطش پر میزند
نــالــۀ بـیآه او بــر سینـه، آذر میزند
چنـگ هـر سـو از برای شیر مادر میزند
ساقی تشنهکامان عمو جان
ای هست و بودم عموجان لعل کبودم عمو جان
باشد شهودم عمو جان
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - یا ابافاضل مدد
عمـو ز سوز عطـش، کبـاب شد دل من
بگیر مشک تهی که آب شد دل من (2)
ای عمو یارم تویی، یـار غمخوارم تویی
آب میخواهم بیا، چون مددکارم تویی
یا ابافاضل مدد (4)
عمـو بیـا و ببـین، دو دیـدۀ تر من (2)
ببین که گشته کبود، لبان اصغر من (2)
ای عمو مضطر شدم، همدم مادر شدم
آبآب ام میکشد، خستۀ اصغـر شدم
یا ابافاضل مدد (4)
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - سالار خواهر اباالفضل
ای سکینه تشنگـان را از نـوا خـاموش کن
بانگ «بوفاضل کجایی» را ز زهرا گوش کن
وای زینب خدا وای زینب
سالار خواهر اباالفضل سردار بیسر ابالفضل غمخوار اصغر اباالفضل
در کنـار علقمـه جـــام دل ســاقی شکست
تشنهکامان جای مشکِ آب، آوردم دو دست
وای زینب خدا وای زینب
میر سپاهم ابالفضل تنها پناهم ابالفضل در سوز و آهم ابالفضل
چشم ساقی گرچه پر خون است و زهرا را ندید
آن ادب آمــــوز از مــادر، خجــالت میکشید
وای زینب خدا وای زینب
عشقم برادر را اباالفضل بر پای مادر ابالفضل افتاده بیسر اباالفضل
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - من ساقیِ لب تشنه ام
خون میچکد از دیدهام، بر غربتت، ای هست من
تـا راه را پیــدا کنــی، گشتـه علامت دسـت من
مجروح تیر دشنهام من ساقیِ لبتشنهام
ادرک اخا مولا حسین جان
دستی کـه بـابـا بـوسه زد، شـد رونمــای مادرت
ای کاش میخوردم حسین، سیلی به جای مادرت
دیدم کبود صورتش خواندم حدیث غربتش
از چادر زهرا حسین جان
مرا مبر سـوی حـرم، جان اخا تا زندهام
از کودکان تشنۀ آتش به جان شرمندهام
دلواپس سکینهام آتش زده بر سینهام
پژمردن گلها حسین جان
فانوسهای اشک 3 – محمود شریفی
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - دستی به تن ندارد سقای تو حسین جان
دستی به تن ندارد سقای تو حسین جان
تمام هستی مـن فـدای تـو حسین جان
فتادهام از پا ادرک اخا مولا
یا سیدی حسین جان
مشکم تهی ز آب و اشکم روان ز دیده
از خون من گل یاس، در علقمه دمیده
تو را علمدارم بیا به دیدارم
یا سیدی حسین جان
آمد بـه دیـدن من، پهلـو شکسته زهرا
تعجیل کن که بینی، اینجا نشسته زهرا
زد بر رویم لبخند خواند مرا فرزند
یا سیدی حسین جان
فانوسهای اشک 3 – محمود شریفی
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - در عوض دو دستم ای اهل نار
در عوض دو دستم ای اهل نار بال عطا کند به من کردگار
در طیران شوم به روز شمار
میروم از جهان سوی باغ جنان
چشم من آمادۀ تیر است دو دست من به تن اسیر است
عزیز فاطمه عرش را قائمه
طایر گلزار بهشتم
بهبه از این گل و سرشتم
بیا بیا خسرو ملک حجاز حضور کردگار بندهنواز
دو دست من کرده مرا سرفراز
عزیز فاطمه عرش را قائمه
طایر گلزار بهشتم
بهبه از این گل و سرشتم
چشم من آخر هدف تیر شد ز دیدن قوم عدو سیر شد
وقت ملاقات خدا دیر شد
عزیز فاطمه عرش را قائمه
طایر گلزار بهشتم
بهبه از این گل و سرشتم
فانوسهای اشک 2 – حاج اکبر ناظم
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - کنـم بــر پـا لـــوایت یا ابوالفضل
کنـم بــر پـا لـــوایت یا ابوالفضل
خوشا آنکس که میکوبد شب و روز سـر و جـانم فـدایت یا ابوالفضل
درِ دولـتســرایـت یـا ابوالفضل
ابوالفضل یا ابوالفضل (2)
بـه مـا آمـوختی درس وفــا را بنـازم بــر وفـایت یـا ابوالفضل
در اقلیمِ عـواطف شهـریار است کسی کو شد گدایت یاابوالفضل
ابوالفضل یا ابوالفضل (2)
فضـای جـان مـا شد عطرآگین ز نـــام دلــربایت یــا ابوالفضل
هنـــوز از نینــوای عشــق آید به گوش جان نوایت یا ابوالفضل
ابوالفضل یا ابوالفضل (2)
به بزم عشق میسوزم چـو شمعی بــه یـاد مـاجرایت یا ابوالفضل
چو لاله شد نهان در محفل خون قـد و سـرو رسـایت یا ابوالفضل
ابوالفضل یا ابوالفضل (2)
خدا شد خــونبها گر بر حسینش حسین شد خونبهایت یا ابوالفضل
ز شرق نیزه سرزد همچو خورشید سـرِ از تـن جـدایت یــا ابوالفضل
ابوالفضل یا ابوالفضل (2)
تو هم پروانه و هم شمع عشقـی که سـوزم در عـزایت یا ابوالفضل
ز ابـر دیـده جـاری شد چو شبنم سـرشک غم بــرایت یا ابوالفضل
ابوالفضل یا ابوالفضل (2)
فانوسهای اشک 2
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - علم افتاد چو از دست علمدار حسین
علم افتاد چو از دست علمدار حسین
ناله شد همدم و گردید الم یار حسین
تیـر بیـداد چـو بـر دیدۀ عباس نشست
شد روان خون دل از دیدۀ خونبار حسین
ای علمدار حسین (2)
دید بی دست چو آن پیکر در خونشده
را روح گردید برون از تن افگار حسین
قطعه قطعه چو نظر کرد تن اطهر او
پـارهپـاره ز الم گشت تن زار حسین
ای علمدار حسین (2)
آه از آن دم که نظر کرد به عباس، افتاد
آتش اندر فلک از آه شرربار حسین
گفت ای جان برادر تو شدی کشته و گشت
به سـوی شـام روان خواهر غمخوار حسین
ای علمدار حسین (2)
ای دریغا که ز بی دستی تو نزد یزید
دست بسته برود عابد بیمار حسین
آه از این قامت چون سرو از آن دست بلند
که به خون غرقه شد ای قافله سالار حسین
ای علمدار حسین (2)
بار دیگر به مددکاری من خیز که نیست
دیگری جز تو در این دشت مددکار حسین
علم افتـاد چو از دست علمدار حسین
ناله شد همدم و گردید الم یار حسین
ای علمدار حسین (2)
فانوسهای اشک 2
متن نوحه زنجیر برای حضرت ابوالفضل (ع) و تاسوعا - جانم اباالفضل
تا دو دست شریفت از بدن شد جدا
تیـر بـر چشم تـو عــدو زده از جفا
در عوض یا اخا قامت من شد دو تا
بین سر، نعش تـو منم به شور و نوا
خیز عباس من نکو انفاس من
جانم اباالفضل جانم ابالفضل
شـده از قتــل تـو با خبر آل عبا
بانگ «واغربتا» ز عترت مصطفی
میرود از حــرم بـه سـوی عــرش عـلا
چونکه دیشب بُدی به گرد این خیمهها
میشود خواهرم پاسبان حرم
جانم اباالفضل جانم ابالفضل
خیـــز بـــار دگـــر حــالـت زارم ببیـن
تو شدی غوطهور به خون در این سرزمین
من چه گویم جواب عترت دل غمین
شـده عبـاس من ز کینه قطعالیمین
من شدم مبتلا در صف کربلا
جانم اباالفضل جانم ابالفضل
منتظر در حرم سکینه با کودکان
گشته محشر بپـا ز آه لبْتشنگان
رفته از کف مرا طاقت و تاب و توان
یکطرف خـواهرم بهر تو شد موکنان
پور حبل المتین من شدم بی معین
جانم اباالفضل جانم ابالفضل
خیز عباس که من بیکس و یاور شدم
بی علمـدار و بی معیـن و لشگر شدم
خونجگر از غم قاسم و اکبر شدم
من گرفتار این فرقۀ کـافـر شدم
ای علمدار من خیز غمخوار من
جانم اباالفضل جانم ابالفضل
دشمن دون کند ز مرگ تو هلهله
یک طـرف در حرم بپا شده ولوله
عابدین میشود بعد تو در سلسله
رأس تو بـر سنان همره این قافله
تا ازین رهگذار دین شود استوار
جانم اباالفضل جانم ابالفضل
فانوسهای اشک 2 – حاج اکبر ناظم
نظرات (۸)
صفی الله حاج محمدی
عالی است.خداوند جزای خیر عطا خواهد کرد یقینا ممنون سپاسگزارم حاج محمدی کارشناس ارشد تاریخ اسلام
عادل جعفری
سپاس و درود برشما
خیلی عالی
عاقبت به خیر بشین و در آخرت همنشین ائمه و ابرار باشید.
کربلایی عادل جعفری ، عاشق مداحی برای اهل بیت.
کربلایی فرجیان
باسلام احترام فراوان بسیار عالی خودم مداحم واز اشعار شما خیلی لذت بردیم التماس دعا درآ ین شب تاسوعای حسینی ۱۴۰۲مارا هم دعای کنید شفای مریضامون انشالله باتشکر ...........ازتهران
ابراهیم سجادیان
سلام التماس دعا.بسیار نوحه ها و متن های عالی گذاشتین
میکائیل شهرستمی
عالیست من مداح اهل بیت هستم
از اشعار شما بسیار لذت بردم
میکائیل شهرستمی
سلام و درود
از اشعار شما بسیار لذت بردم.
احمد
سلام اجرتون با امام حسین علیه السلام ولی اگه سبک هاشون بود بسیار عالی میشد
مهدی چاوله
سلام ممنون لطف کردین اجرشما باسالارشهیدان