متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم ابن الحسن (ع)
مجموعه اشعار متن نوحه زنجیرزنی برای حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
بهترین متن نوحه های زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) ، سه ضرب، دو ضرب و تک ضرب
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - یا مجتبـی هنگامه عـزا شد
یا مجتبـی! هنگامۀ عـزا شد
دامـادی قـاسم بـه کربلا شد
از باغ جنت بین شور و غوغا
خون سرم بر چهره ام حنا شد
گشته عروسی ام عزا بابا بیا (2) برس به دادم (2)
شد حجله گاه عشقم عرصۀ جنگ
نقل سرم شد چوب و نیزه و سنگ
از زندگی خویش سیــرم ای کاش
جانم بـرون گـردد از این دل تنگ
بنگر به حالم از وفا بابا بیا (2) برس به دادم (2)
خون شد دلم ای روح پیکر من
شد غرقۀ خون از جفـا، سر من
زیــر سم اسبـم، بــده نجـاتم
شکسته استخـوان پیـکـر من
در بحر خون کردم شنا بابا بیا (2) برس به دادم (2)
فانوسهای اشک 3 - مصطفی نظری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - گـل سـرخ بـاغ یـاسمنم
گـل سـرخ بـاغ یـاسمنم! یـوسف حسنم! قـاسمم! قـاسم!
شدی پرپر پیش چشم تـرم برگ نسترنم! قـاسمم! قـاسم!
گـل رعنای حسن، قاسم!
شهید گلگون بدن، قاسم!
شـده پـــاره مثــل پیــرهنت نــازنین بــدنـت آه و واویلا
چـرا همچـون حلقـه های زره گشتـه زخـم تنت آه و واویلا
گـل رعنای حسن، قاسم!
شهید گلگون بدن، قاسم!
سـم اسب و نازنین بـدن و لالـۀ حسن و حجلـه گاه خـون
تکلـم کـن از بــرای عمـو تـا نـرفته ز تـن جــان من بیرون
گـل رعنای حسن، قاسم!
شهید گلگون بدن، قاسم!
خدا داند نـور چشـم تــرم! گشته بـر جگرم داغ تو مشکل
تـن پــاکت را بـه ســوی حرم من چگونه برم ای عزیز دل؟
گـل رعنای حسن، قاسم!
شهید گلگون بدن، قاسم!
تو افتــادی در بــرابر مـن داغ اکبـر مـن تـــازه گـــردیده
ز داغ تـو ای ضیـــاء بصـر اشـک و خون جگر ریزم از دیده
گـل رعنای حسن، قاسم!
شهید گلگون بدن، قاسم!
یک ماه خون گرفته 6- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - تویی آروم جـونم جون مـن مـرو قاسم
بذار عمو جون که برم، به سوی میدون بلا
دلم پـر از تــاب و تبـه، واسۀ دیـدن بابا
تویی آروم جـونم، جون مـن مـرو قاسم
مبر صبر و امونم، بی کفن مرو قاسم (2)
تو اذن میدونم بده، آخه تنهـا شدی عمو
پرپر شـدن گلای تـو، علیِِّ اکبـر تـو کو؟
بیـا تا که بگیرم، عمـو تـو رو در آغـوش
بـرام سخته ببینم، شمع روشنو خاموش
تویی آروم جـونم، جون مـن مـرو قاسم
مبر صبر و امونم، بی کفن مرو قاسم (2)
قـاسم یتیـم مجتبـی، مـی ره بـه میــدون نبرد
خونی می شه فرق سرش،یه نوجوون یه کوه درد
عمــو می یـــاد بـــالایِ ســر قـاسـم خستـه
می بینـه مثــل زهـــرا، پهلـــوی اون شکسته
تویی آروم جـونم، جون مـن مـرو قاسم
مبر صبر و امونم، بی کفن مرو قاسم (2)
سـاقۀ گـل شکسته و مــونده زیـر سـم فرس
عمــو رو تنهـا نـذاره یـاس کبـود و بی نفس
ببیـن یـاست بــرادر، شکستـه تـوی دستـم
حسن جان کن حلالم، که من شرمنده هستم
تویی آروم جـونم، جون مـن مـرو قاسم
مبر صبر و امونم، بی کفن مرو قاسم (2)
فانوسهای اشک 2 - سیّده نرجس رضایی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - من چشم و چراغ مرتضایم فــرزنـد امـــام مجتبـــایم
من چشم و چراغ مرتضایم
فــرزنـد امـــام مجتبـــایم
دلــــداده شــــاه کربــلایم
من یار حسینم غمخوار حسینم
ســر در ره رهبـرم گـذارم
در راه حسین جان سپارم
جــز پیــرهنـم زره نــدارم
من یار حسینم غمخوار حسینم
لب تشنه شـربت شهادت
در خـون گلـو کنـم عبـادت
گردیده نصیبم این سعادت
من یار حسینم غمخوار حسینم
بـر پیکـر اگر زنیـد سنگم
از نیـزه کنید چنگ چنگم
وز خـون گلــو کنید رنگم
من یار حسینم غمخوار حسینم
از سوز عطش در التهابم
مثـل جگـر عمــو کبـابم
شمشیر جــواب آب آبم
من یار حسینم غمخوار حسینم
مـن سینـه بـه تیـرهـا گشودم
مـن چهـره بـه تیـغهـا گشودم
این است بـه موج خون سرودم
من یار حسینم غمخوار حسینم
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - صد پاره تن قاسم
ای آل هاشم را چراغ انجمن قاسم
صدپاره تن قاسم
بر پیکر پاکت زره شد پیرهن قاسم
صدپاره تن قاسم
ای مصحف ورق ورق از ســـم اسبـــانم
مثــل علیاکبـر شدی در پیش چشمانم
جـانـان من بـر لب رسیـده از غمت جانم
ای گل چرا گـردیدهای خونین بدن قاسم
صدپاره تن قاسم
زینـب بیـا قـرآن بخـوان قاسم فدایی شد
ماه حسن سر تـا قدم در خون خدایی شد
تـا صبح محشـر قاسمم کرب و بلایی شد
جان داده پیش چشم گریان حسن قاسم
صدپاره تن قاسم
خشکیده لب جان دادنت بهر عمو سخت است
بر روی خــاک افتـادنت بهـر عمـو سخت است
سرـ بر زمین بنهـادنت بهـر عمـو سخت است
در پیش چشمـم دسـت و پـا کمتر بزن قاسم
صد پاره تن قاسم
من با لب عطشان تو را از خود جـدا کردم
مثــل علـی یکبــاره تقــدیم خـــدا کردم
در ایـن منـای خـون ذبیحـم را فـدا کردم
مـن گـریم از بهـر تـو و تو بهر من قاسم
صدپاره تن قاسم
نعـش تـو را بـا خود برم در خیمهها تنها
نگـذارمت در این بیـابـان بیـن دشمنها
شیـون زنند از مـاتمت در خیمهگه زنها
خیمه شده در ماتمت بیتالحزن قـاسم
صدپاره تن قاسم
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - چراغ انجمنـــم ستــــاره حسنــم
چراغ انجمنـــم ستــــاره حسنــم
به غرقه خون بدنت چگونه بوسه زنم
پارهپاره دلبرم گشته مثل اکبرم
قاسمم وای قاسمم (2)
سرشک سرخ عمو نثار زخم بدنت
که گشتـه مثــل زره سراسر بدنت
مصحف صدپاره تن سوره نور حسن
قاسمم وای قاسمم (2)
صــدای العطشت شـرر زده بـه دلـم
هم از تو جان عمو هم از حسن خجلم
ای فروغ دیدهام ای به خون غلطیدهام
قاسمم وای قاسمم (2)
ستـاده گریهکنـان کنار من پدرت
که نیزه کرده فرو به پهلو و کمرت
روح در پرواز من بیزره سرباز من
قاسمم وای قاسمم (2)
چـه میشود که مرا عمـو صـدا بزنی
به پیش دیـده من تو دست و پا بزنی
سینهام بیتاب تو اشک چشمم آب تو
قاسمم وای قاسمم (2)
تو دست و پا زدی و پریدی از بر من
ببـر ســلام مـــرا بـرای مـادر مـن
میزنی از لانه پر میروی پیش پدر
قاسمم وای قاسمم (2)
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - من طـرفدار شهید کربلایم
من طـرفدار شهید کربلایم
قاسمم، نجل امام مجتبایم
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
بوده از طفلی شهـادت آرزویم
اذن جـانبـازی گرفتم از عمویم
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
خون من در پیکرم خون شهید است
بازویـم بـازوی عبــاس رشیـد است
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
لالۀ خـونیـن صحـرای وصـالم
در دل دریای خون بر خود ببالم
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
عاشق شمشیر و تیر و خنجرم من
یــار و هـمرزم علـیاکبـــرم مـن
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
من فدایی شهید کربلایم
لالـۀ عبـاسی بـاغ ولایم
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
جان به زیر سم اسبان میسپارم
دست یــاری از امـامم بـرندارم
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - من پسر کریم اهلبیتم
من پسر کریم اهلبیتم
من قاسم یتیم اهلبیتم
نجــل مجتبـایم پــور مرتضــایم
یار حسینم یار حسینم
من خون حزبالله را حیاتم
من کشتـۀ سفینـة النجاتم
امامم حسین است کلامم حسین است
یار حسینم یار حسینم
مـادر مـرا پرورده بـر شهادت
در حجلۀ خون میکنم عبادت
میزنم دست و پا میکنم جـان فدا
یار حسینم یار حسینم
نوشته در صحیفـۀ جهادم
حسین باشد رهبر و مرادم
این تمام دین است حقیقت، همین است
یار حسینم یار حسینم
اگر شود صدپاره پیکر من
اگر رود به نوک نی سر من
گرچـه پیـراهنم شـد زره بـر تنـم
یار حسینم یار حسینم
قسـم بـه قلب چاکچاک حسن
قسم بـه سرهــای جـدا از بـدن
به عباس و حسین امـام عالمیــن
یار حسینم یار حسینم
اگر چـه باشد سیزده بهارم
ماننـد حیـدر شیـر کارزارم
تیر و نیـزه بایـد به سویـم بیاید
یار حسینم یار حسینم
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - قاسم مظلوم من
بهشت یاس حسین! گل ریاض حسن!
چگـونه پیـراهنت زره شده بـه بـدن؟
ای بـه جـای اکبرم در غریبـی یـاورم!
قاسم مظلوم من!
چه میشود کـه مرا پدر صدا بزنی؟
برای خاطر من تو دست و پا بزنی؟
جان زینب جان من با عمو حرفی بزن
قاسم مظلوم من!
کنار کشتۀ تـو من از حسن خجلم
صدای العطشت شـرر زده بـه دلم
قـاسمم! تـا زنـدهام از لبت شرمندهام
قاسم مظلوم من!
تو را چو اکبر خود گرفتهام به برم
خداخدا کنـم و بـه خیمههـا ببرم
اشک چشم دختـرم بر تـو ریزد در حـرم
قاسم مظلوم من!
چگونه خون نشود ز غصه قلب عمو
کـه لالهگون بدنت شـده ز خون گلو
پیکرت شـد توتیـا زیـر ســم اسبهــا
قاسم مظلوم من!
زمیـن کرب و بلا شـده مــدینۀ تو
چکیده اشک حسن به زخم سینۀ تو
سنگباران شد تنت زخم تن شد جوشنت
قاسم مظلوم من!
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - ریحانه امام حسن، ژاله حسین
آیینــۀ جمـال خـداونــد ذوالجــلال!
بـر عـارضت سـلام رســول و درود آل
ای مصطفی خصائل و ای مرتضی کمال
ای فـاطمی حقیقت و ای مجتبی جمال
ریحانۀ امام حسن، ژالۀ حسین
در باغ سبز کربوبلا لالۀ حسین
آییـنــۀ جـمـــال دلآرای پـنــجتـن
پا تا به سر حسینی و سر تا به پا حسن
در بیـن خاندان حسـن شمــع انجمن
در بیـن خاندان حسـن شمــع انجمن
باید کمال حُسن پیمبر بخوانمت
باید علـی اکبـرِ دیگـر بخوانمت
باید شب عروسی تو، مـاه پاره ها
ریزند جای نقل به فرقت ستاره ها
ملک وجود پر شود از جشنواره ها
گیرنـد تا قیــام قیـامت هزاره ها
آیند انبیـا همـه بــر دیـدهبوسیات
آرند گل به مجلس جشن عروسیات
جانهـا فدات باد کـه در حجلهگاه خون
ماه رخت ز خون جبین گشت لالهگون
عـود و عبیر و سوز دل و شعلــۀ درون
زخمت به جای لاله به تن از عدد فزون
جای حنا خضاب ز خون گشت پیکرت
جای ستـاره سنگ فرو ریخت بر سرت
شیرینی زفاف تو «احلی مـن العسل»
افتاده بـود زلـف تـو در پنجـۀ اجـل
خـوش با خـدا معـامله کردید از ازل
پوشاند خون به آرزویت جـامۀ عمـل
با قصۀ تو زنده شود یاد کربلا
دامادها فـدای تو داماد کربلا
از خون خضاب گشت تو را دست و موی و رو
کـردنـد نیــزههــا بــه تنـت جملـه سر فـرو
آبـی نبـــود تــا کــــه از آن تـــر کنی گلـو
خــاتـم نهـاد در دهــــن تشنــــهات عمـو
خاتم نه! بلکه حلقۀ دامادی تو بود
این داستان حجلگه شـادی تو بود
ماه رخـت به پردۀ خون در زوال شد
سرو قـد حسیـن،خمیـد و هلال شد
خون دلت به خصم حرامی،حلال شد
جان داشتی هنـوز و تنت پایمال شد
زیـر سم ستـــور عمـــو را صـدا زدی
تا روی دستهای عمو دست و پا زدی
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - یادگار حسنم
عموجان سینهام باغ غمها شده
بـیقـرارم دلـم تنـگ بابا شده
رخصتـم ده روم سـوی میـدان
یادگار حسنم برگ سبز چمنم ای عمو جان
عمری لطف تو و عمه شد شاملم
روی دامـان خـود، دادهای منزلم
لحظههایم شـده شــرح هجران
صید کنج قفسم رهایی شد هوسم ای عمو جان
در آغوش عموجان و جانان هم
هـر دو آیینـۀ چشم گریان هم
جلـوۀ عشـق حـق شـد نمایان
آسمان پا به رکاب بر رخ افکنده نقاب ای عمو جان
میزد و میشکست صولت دشمنش
سراپـا محـو حق سـر و جان و تنش
از رزمش محشـــری شــد نمـایـان
بر بازو، حرز خدا در سینه مهر و ولا ای عمو جان
عموجان پیـش غمـت تیـغ قاتل چه کند؟
وقت پرپر زدن است صید بسمل چه کند؟
عمـو جــان دل سپـــــردم بــه جانـان
گرد صحرا شدهام سیر از دنیا شدهام ای عمو جان
آمـد بر بالین، یاس سرخ و سپید
نالهاش در جنان، فاطمه میشنید
قــاسمم رفتــی از دستـم آسـان
سخت است ای گل که چنین میکشی پا به زمین ای عمو جان
فانوسهای اشک 3 – جعفر رسول زاده
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - مولا حسین ای عموی مهربانم
ای مهربان عموی من خدانگهدار تمـام آرزوی مـن خـدانگهدار
مـرا بـوَد بـر تـو این سلام آخـر که میشوم همسفر با علیاکبر
مولا حسین ای عموی مهربانم
گل وجودت قاسمت گردیده پرپر بیا به دیـدنم در ایــن وداع آخـر
عمـو بیــا کـه مــرا دیگـر نبینی من میروم تو به داغم مـینشینی
مولا حسین ای عموی مهربانم
عمو ببین که پاره پاره بدنم شد گرد و غبار ایـن بیابان، کفنم شد
از بدن غرقۀ خون و سم مرکب اگر روی در حـرم، مگو بـه زینب
مولا حسین ای عموی مهربانم
در راه تو ای یـوسف عزیز زهرا چشیدهام بادۀ احلی من عسل را
بوییـدهام گــل آشنــایی تـو فـدای تـو که شـوم فـدایـی تـو
مولا حسین ای عموی مهربانم
فــدای تـو که شــوم فـدایی تو از غـربتت بـا حضرت زهـرا بگویم
غریبیات که مرا زد شعله بر جان شد سختتر بر من از سمّ ستوران
مولا حسین ای عموی مهربانم
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - در خون فتاده پیکرم عموجان
در خون فتاده پیکرم، عموجان
شد لحظههای آخـرم، عموجان
من لالۀ بستان مجتبایم من در ره عشق تو جانفدایم
مـن نــوجوان جانبـاز نینوایم
کرب و بلا شد، سنگرم، عموجان
از صدر زین در خون فتادهام من هستی ز کف بهر تو دادهام من
بر خاک خونین رخ نهادهام من
بـازآ و بنشیـن در برم عموجان
در این دم آخر که من غمینم باشد امیدم روی تو ببینم
گرچه شده گلگون ز خون، جبینم
بنگـر چـو لالـه پرپـرم عمـو جان
در راه تو بگسسته تار و پودم با جسم پاره پاره در سجودم
قطـع امیــد از جـان خــود نمودم
تا خاک و خون شد بسترم، عموجان
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - جانم عمو جانم
من که ز آل هاشمم من قاسمم، من قاسمم عزیز مجتبایم (2)
چشمان بیسـویم بوَد سوی عمو
عمـرم اگرچه بسته بر مویش بوَد سر تا به پا مستم من از بوی عمو
جـانم فـدای یک سـر مـوی عمو
جانم عمو جانم، عمو جانم عمو
بیا ببین ای دلبرم شد لحظههای آخرم هستم در انتظارت (2)
یــار تمــاشــایی، تمــاشـا کـن مـرا
ماه حسن هستم که هستم در خسوف قاسم به زیر دست و پا زد دست و پا
در زیــر ابــر تیــره پیــدا کـن مـرا
جانم عمو جانم، عمو جانم عمو
چشم انتظارم من بیا بابا ندارم من بیا از من چرا جدایی (2)
با آنکه از هر زخم من، خون میچکید
تا مثـل زهـرا میشـدم نقـش زمین قاتل مرا این سو به آن سو میکشید
با سـمّ مـرکب، نـاز مـن را میخرید
جانم عمو جانم، عمو جانم عمو
فانوسهای اشک 3 – سید محسن حسینی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - ای عمو بهرت جان فدا کردم
ای عمو بهرت جان فدا کردم (2) بر علیاکبر اقتدا کردم
ای عموجانم، ای عموجانم
در عزا و غم شد بنیهاشم (2) آمد از میدان، نالۀ قاسم
کای عمو بنگر، شمع سوزانم
ای عموجانم، ای عموجانم
آسمان خاک، پر ستاره شد (2) ماه جسم من، پارهپاره شد
شد نهان در خون، روی تابانم
ای عموجانم، ای عموجانم
ای عمو بنگر، با دل ناشاد (2) راکب از مرکب، بر زمین افتاد
من به بحر خون، دُرّ غلطانم
ای عموجانم، ای عموجانم
فانوسهای اشک 3 – محمود تاری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - قاسم گـل رعنـای حسنم
افتاده ز پا سرو چمنم (2)
قاسم گـل رعنـای حسنم
ای شمع دل بشکستـۀ من ای یاسمن نو رستۀ من
ای دیده ز گلشن بستۀ من بنگر به غم پیوستۀ من
نام تو شده ذکر و سخنم (2)
ای بسته حنا از خـون گلو بگشا لب خود در نزد عمو
یک العطش دیگر تـو بگو بـا کشتن تـو از تیـغ عدو
گردیده جهان بیتالحزنم (2)
ای مقتل خون بزم طربت خون گشته عسل، بر لعل لبت
از خیمه دویـدم در طلبت سـوزد جگـرم از تـاب و تبـت
باید ز غمت خون گریه کنم (2)
من زنده و تو،صد پاره تنت ریزد به زمین،خون از دهنت
در زیـر سمِ اسبـان، بـدنت گـردیـده یکی بـا پیـرهنت
بر زخم تنت گلبوسه زنم (2)
ای روشنـیِ دو چشـمِ ترم جـانکنـدنِ تو پیش نظرم
آتش زده بـر قلب و جگرم شد تازه بـه دل داغِ پسرم
او، سرو من و تو، یاسمنم (2)
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - من یتیم مجتبایم
سبط زهرای بتولم ای عمو بنما قبولم
عاشق دلدادۀ جام شهادت، در منایم
من یتیم مجتبایم (2)
تا به راهت جان سپارم سر به پایت میگذارم
ای عمو رحمی به آه و ناله و شور و نوایم
من یتیم مجتبایم (2)
عیش دامادت عزا شد خون به دستانش حنا شد
ای عمو کن جستجو، بنگر که غلطان در کجایم
من یتیم مجتبایم (2)
نیزه بر قلبم نشسته سنگ کین، فرقم شکسته
لالهسان گردیده از خون سرم، سر تا به پایم
من یتیم مجتبایم (2)
از جنان زهرای اطهر آمده با دیدۀ تر
گفتم ای مادر ببین من هم شهید کربلایم
من یتیم مجتبایم (2)
فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - قاسم گلگون کفنم من
عمـو ببین که شـد کفن، لباس دامادی من
به زیر دست و پا شده، حجلهگهِ شادی من
قاسم گلگون کفنم من یتیم باغ حسنم من
به دست و پا و گیسویم، ز خون، حنا گرفتهام
بـه یـــاد غــربت تــو و پـدر، نــوا گرفتهام
غریب دشت کربلایم که یادگار مجتبایم
دلم شکستهتر بوَد ز استخوان سینهام
کـه غــربتِ مکـررِ حکـایتِ مـدینهام
بر لب خود زمزمه دارم نغمۀ «یا فاطمه» دارم
فانوسهای اشک 3 – محمود شریفی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - گل باغ حسنم یار گلگون کفنم قاسم جوان من
گشته دلت تنگِ پدر، میروی از برم
تـازه شد از رفتـن تـو، مـاتـمِ اکبرم
گل باغ حسنم یار گلگون کفنم
قاسم جوان من
آینـۀ حسن تـو را شکنـد به سنـگِ کینـه عدو
خجالت از مادر تو میکشم، در این بیابان، عمو
یادگار مجتبی ای بهار مجبتی
قاسم جوان من
زیر سم اسب عدو، حجلۀ شادیت
تیر و سنان و نیزهها، نقل دامایت
تازه داماد منی شاخ شمشاد منی
قاسم جوان من
چاک شد از تیغ خزان تن چون لالهات
قاتل جـان مـن شـده بـه خـدا نالهات
داغ تو کشته مرا شکند پشت مرا
قاسم جوان من
فانوسهای اشک 3 – محمود شریفی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - نجل حسن قاسم گلگون بدن
نجل حسن، قاسم گلگون بدن
جـای زره کـرده بـه گردن کفن
بهر دادن جان میرود به میدان
سلام بر حضرت قاسم
آمد به میدان اکبری دوباره
امـام مجتـبی کنـد نظـاره
عاشق این پسر هم عمو هم پدر
سلام بر حضرت قاسم
نگاه مجتبی به سیمای او
چشم عمو بر قد و بالای او
دیده گریان، حسن بر رخش بوسهزن
سلام بر حضرت قاسم
چشم پدر گـریه کند برایش
عمو به خیمهگه کند دعایش
زینب فاطمه دارد این زمزمه
سلام بر حضرت قاسم
شبیــه ختـمالانبیا روی او
بــازوی عباس دو بازوی او
این پسر مجتباست یا رسول خداست؟
سلام بر حضرت قاسم
این سیـزده سـاله زره ندارد
از هر دو دیدهاش ستاره بارد
ریزد از هر دوعین اشک غم بر حسین
سلام بر حضرت قاسم
این سیـزده سـالۀ پیغمبر است
شجاعتش شجاعت حیدر است
از همه اولیا از همه انبیا
سلام بر حضرت قاسم
یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - من قاسمم نجل امام مجتبایم
من قاسمم؛ نجل امام مجتبایم
من بیزره سرباز دشت کربلایم
خون حلق مــن شد حنای من
بــزم دامــادی کــربـلای من
یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم
مادر مرا بهر شهـادت پرورش داد
از بهر ایثار و عبـادت پـرورش داد
گشته جانبازی، عشق و احساسم
کــودکـم امــا جــای عبـــاسم
یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم
من از عمـو سـرخـط آزادی گرفتم
با روی خونین خلعت شادی گرفتم
بــر روی دستـــش میزنــم پرپر
مــرگ خـون بــاشد از عسل بهتر
یا حسین مظلوم یاحسین مظلوم
نقل عروسی بهر من باران سنگ است
ذلـت بـرای مــردم آزاده ننـگ است
مـــن فــدایــی رهبـــرم هستــم
دل بـــه فـــرزنــد فــاطمـه بستم
یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم
بابم وصیـت کـرده در روز ولادت
باید شود قاسم سرافراز از شهادت
میدهم جــان در یــاری قـــرآن
میشـوم قـربـان بـا لب عطشان
یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم
خـون بـر دل مولا امیرالمؤمنین شد
بنگر چگونه قاسمت نقش زمین شد
جــامـۀ خــونین کفنـــم بـــاشد
لالــهام زخـم بـــدنــم بـــــاشد
یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم
جان میسپارم در ره داور، عموجان!
بر روی دستت میزنم پرپر عموجان!
سـرفــرازم از ایــن فــــداکــاری
حجــت حق را مـیکنــم یــــاری
یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم
یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - لالههای فاطمـه گل بیارید از حرم
لالههای فاطمـه، گل بیارید از حرم
قاسم آمد غرق خون، در کنار اکبرم
همدم و همراز من- بی زره سرباز من
گشته از خون قاسمم لالهگون پا تا سرش
مثـل پیـراهن شـده، پـاره پـاره پیکرش
همدم و همراز من- بی زره سرباز من
ای شکستـه سـمّ اسـب، سینـۀ پـاک تو را
میبرم بر روی دست، جسم صد چاک تو را
همدم و همراز من- بی زره سرباز من
ای به قربان تو و محنت و درد و غمت
خـون دلِ زار عمو، بـر تـو و عمـر کمت
همدم و همراز من- بی زره سرباز من
اختران زاری کنید، خفته در خون ماه من
مـاتم قـاسم شکست، پشت عبدالله من
همدم و همراز من- بی زره سرباز من
گر شد از زهر جفا، خون دل زار حسن
شد ز داغ قاسمش، پاره پاره قلب من
همدم و همراز من- بی زره سرباز من
ای چراغ دیدهام، ای به خون غلطیدهام
لاله از خـون جگر، روی نعشت چیدهام
همدم و همراز من- بی زره سرباز من
فانوسهای اشک 2 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - مسافـر غـریب من
پـرستوی مهـاجرم، به خون نشستهای چرا؟
شبیه قلب خستهام، تو هم شکستهای چرا؟
قــرار من، شکیــب من
تو میروی، دلم شکست مسافـر غـریب من
ز خنـدۀ رقیـب من
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا (2)
عمو فتادم از فرس، بیا به فریادم برس
به زیر سمّ استران، دگـر نمیآید نفس
بریده شد امـان من
ببین که مثل مادرت بیـا عمو به جـان من
شکسته استخوان من
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا (2)
عـزیـز مجتبی مـرو، نگار دلربا مرو
خجالت مرا ببین، به خاطر خدا مرو
مرا تو غرق غم ببین
فـراق تـو مـرا کشد مرا به قدّ خم ببین
تو سوز آتشم ببین
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا (2)
به زیر سم استران، صدا زدم عمو بیا
تـو آمدی ولی چرا، نمیکنی مرا رها
منم فــدای اکبرت
رفتم نبینم ای عمو فـدای زخـم پیکرت
به روی نیزهها سرت
واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا (2)
فانوسهای اشک 2 – مهدی صفیاری
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - رفتی از دست من ای قـاسم گل پیرهنم
رفتی از دست من ای قـاسم گل پیرهنم
بی تـو، ای لالـۀ پـرپـر شده غرق محنم
بودهای پیش من ای آیینۀ حُسنِ حسن
نغمهپرداز، تـو ای طـوطیِ شیرینسخنم
گل باغ و چمنم، قاسم بن الحسنم (2)
داغ هجـران بـرادر ز تو ای تـازه جوان
آتش داغ تـو افــروخته در جان و تنم
لب لعلت مگر از شهد و عسل چسبیده
کـه دگـر هیـچ نگویی به جواب سخنم
گل باغ و چمنم، قاسم بن الحسنم (2)
ز چه از تیـغ ستـم قطع شده نخـل قدت
غرق در خون شدی ای سرو ریاض حسنم
پـرپـر از تیـغ ستــم در دل صحـرای بلا
همچـو اکبـر شدی ای لالـۀ صحن چمنم
گل باغ و چمنم، قاسم بن الحسنم (2)
آب غسل تو بُوَد خون تو ای کُشتۀ عشق
خفتـهای خـوش بـه بـرِ اکبرِ گلگونکفنم
گل باغ و چمنم، قاسم بن الحسنم (2)
فانوسهای اشک 2 – حافظی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - درّ حسنی قاسم فرزند منی قاسم
ای گشته یکی جسمت با پیرهنت، قاسم
مثـل جگـر بـابـا، صـدپـاره تنـت، قاسم
درّ حسنی قاسم فرزند منی قاسم
ای بسته حنا بر کف از خون دل تنگت
پیـراهـن دامـادی بـر تـن زره جنگت
خونین لب خود واکن ماننـد علی اکبر
بر گو به عمـوی خود یک العطش دیگر
درّ حسنی قاسم فرزند منی قاسم
ای بلبل من دیشـب، قـرآن به حرم خواندی
چون شد که به موج خون از شور و نوا ماندی
من نعش تـو مـیبـردم بـر شـانۀ خود ناگاه
دیـدم کـه بـه استقبـــال، گُـل آوَرَد عبـدالله
درّ حسنی قاسم فرزند منی قاسم
گفتـم که پس از بابا ای دستهگلِ پرپر
من جای حسن باشم، تو جایِ علیاکبر
درّ حسنی قاسم فرزند منی قاسم
فانوسهای اشک 2 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - لالـه یـاس منـم قاسم بن الحسنم
نـور چشم پســر حیــدر کــرار منم بر حسین بن علی یاور و غمخوار منم
سیزده ساله جوانی که پی یاری دین سینـه را کـرده سپـر در بـر کفّـار منم
لالـه یـاس منـم
قاسم بن الحسنم
یـار و همسنگـر و همـرزمِ علـمـدار حسین آنکه با دشمنِ دین است به پیکار منم
چون علی، شیرخدا، خون چکد از شمشیرم یــار مظلـومم و کـوبنـدۀ اشــرار منم
لالـۀ یـاس منـم
قاسم بن الحسنم
تا سرم ماه صفت بر سر نی جلوه کند در ره عشق حسینی سـر و سردار منم
گر تنم زیر سم اسب شود نرم چه غم؟ در ره دوست بدین هدیه سزاوار، منم
لالـۀ یـاس منـم
قاسم بن الحسنم
من که از سوی پدر ارث شهادت دارم بـا تمام شهدا همـره و همکـار منم
تشنهام تشنه، ولی تشنۀ دیـدار خدا سوی معراج شرف بادل خونبار منم
لالـۀ یـاس منـم
قاسم بن الحسنم
این شهادت ز برایم چو عسل شیرین است آن که بر کشتهشدن میکند اقرار منم
ای عمو جان دم مـردن مکن از من دوری با تـو در این سفـر ای قافلهسالار منم
لالـۀ یـاس منـم
قاسم بن الحسنم
فانوسهای اشک 2
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم
در حرم با روی خونین قرص ماه آمد لالـۀ سـرخ حسـن از قتلگـاه آمد
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم
بوی گـل مـیآید از پیـراهن قاسم موج خون جـاری شده از دامن قاسم
کربـلا را داده از خـون آبــرو قاسم دست و پا زد بر سر دست عمو قاسم
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم
یا محمّـد یـا علی یا حضرت زهرا بیپسر شد مجتبی در روز عـاشورا
یـا امام مجتبـی در کربــلا بنــگر قاسمت خوابیده در همراه علیاکبر
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم
بی زره دیـدی چه آمد بـر سـر قاسم گشتـه پیـراهـن یکـی بـا پیکـر قاسم
لالـهام پـرپـر شـد و بـوی گلاب آمد دست و پای قاسمم از خون خضاب آمد
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم
فانوسهای اشک 2 – غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - برون آمد از خیام حرم
برون آمد از خیام حرم، قاسم بن حسن چون مهی تابان
شتـابـان آمد بـه نزد عمو، تا ستاند از او رخصت میدان
عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم
خوشم گر سر در رهت بدهم، سرفرازم چون بر تو سربازم
به شوق جـان دادن از عشقت،گاهُ میسوزم گاهُ میسازم
عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم
عموجان من غرق در مَحنم، زادۀ حسنم جان نثار توام
سرافـرازم سـرو ایـن چمنـم، ای گـل زهرا بیقرار توام
عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم
عمو جانم مرگ در ره تو، چون عسل شیرین شد به کام من
ز مینـای عشقـت ای سـاقـی، از کـرم تر کـن جام کام من
عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم، ای عمو جانم
فانوسهای اشک 2 – رحمت الله صادقی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - یادگار حسن کرده در بر کفن
در خیام حسین ز گریه طوفان شده
قـاسمبنالحسن عـازم میدان شده
یادگار حسن کرده در بر کفن
وای حسین جان، وای حسین جان
پسر فاطمه جان ز برش میرود
کـه جگرگوشـۀ برادرش میرود
مادرش در فغان عمّهاش مویهکنان
وای حسین جان، وای حسین جان
گل یاس ولایت ز عطش خسته است
قاتلش بهر او حجلۀ خون بسته است
آن مه خوش خصال شد تنش پایمال
وای حسین جان، وای حسین جان
پایمال ره دوست شده پیکرش
بر سر نی رود در ره قرآن سرش
دین از او سرافراز زنده از او نماز
وای حسین جان، وای حسین جان
سیزده سـاله و معلم مکتب است
با خبر از غم شهادتش زینب است
بر عزیز حسن زینب اندر محن
وای حسین جان، وای حسین جان
گفت در کام من، مرگ گوارا بود
آری این منطقِ عتـرت زهرا بود
او ز جان دل برید تا به جانان رسید
وای حسین جان، وای حسین جان
کربلا مـرکز عشـق شهـادت بود
همه را بر رهش روی ارادت بود
قبلۀ انبیاست کعبۀ اولیاست
وای حسین جان، وای حسین جان
فانوسهای اشک 2 – سیّدرضا مؤید
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - قاسم شهیدم
ای بیزره، ســرباز در خــون آرمیده
کی پیکر پاک تو را در خون کشیده؟
گل باغ حسن بگو با من سخن
قاسم شهیدم، قاسم شهیدم
من از امــام مجتبی، شـرمنده هستم
اینگونه دست و پا مزن، بر روی دستم
یاس گلگون شده غرقه در خون شده
قاسم شهیدم قاسم شهیدم
با چشم خود، در موج خون، کردم نگاهت
دیـدم کـه خـاک حجلهگه، شد قتلگاهت
گشته پاره تنت مثل پیراهنت
قاسم شهیدم قاسم شهیدم
تو ماهی و زخمت به تن مثل ستاره
مـانند اکبـر، پیکـرت شـد پـارهپـاره
عمویت فدایت بگریم برایت
قاسم شهیدم، قاسم شهیدم
اهل حرم! قاسم فدا، در راه دین شد
قــرآن پارهپـارهام، نقـش زمین شد
زخم تو مشکلم داغ تو بر دلم
قاسم شهیدم، قاسم شهیدم
زخم تنت را شویم از اشک دو دیده
جـان عمـو از مـاتمت بر لب رسیده
پیکرت را بـرم در بر اکبرم
قاسم شهیدم قاسم شهیدم
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - لاله پـرپـرم قـاسم ابـن حسن
لالۀ پـرپـرم، قـاسم ابـن حسن
نور چشم ترم، قاسم ابن حسن
تشنـه جان دادی بـر لب دریـا
آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا
زیـر خنجـر عمـو، را صــدا میزنی
پیش چشم عمو دست و پا میزنی
مـیروی نـــزد مـــادرم زهــــرا
آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا
آب غسـل تو خون، زرهت پیرهن
پاره پاره شدی، مثـل قلب حسن
حجلهگـاهت شـد دامـن صحـرا
آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا
سورۀ کوچکم شده نقش زمین
آیه آیه شـده از یسـار و یمین
گشته پـامــال لشکــر اعــدا
آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا
با لب تشنهات، پیش چشم عمو
عسلت در دهـن، شده خون گلو
تــو شدی کشته، من شدم تنها
آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا
نخل سبـز حسن، گـل سـرخ حسین
خون تو در گلو، اشک من در دو عین
بــا لـب عطشـان- رفتـــی از دنیــا
آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا
ای لب تشنهات، مانده از زمزمه
بـر تـو آورده آب، مـادرم فاطمه
بهـــر دیـدارت- آمـــده بـابـا
آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - یا حضرت قاسم
ای گشته زره، بر تن تو پیرهن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
پامال شد از سمّ ستوران، بدن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
قـرآن حسـن، آیــۀ ایثـــار حسینـی
بگرفته به کف، جان و خریدار حسینی
از کـودکـی خـویش گـرفتـار حسینی
افسوس که صد پاره شد از تیغ تن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
ای خورده عسل از دم شمشیر شهادت
ای یـافتـه در مکتـب ایثـــار، ولادت
بـا آنکه بـود در نفـست روح عبـادت
لبـریـز ز خـونـاب گلـو شد دهـن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
افسوس که چون لاله، ز تیغت همه چیدند
افسـوس! که پهلوی تـو، بـا نیـزه، دریدند
افسوس! کـه بـر کشتن تـو تیـغ کشیدند
افسوس! کـه افتـــاد خــزان، در چمن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
ای کـرده عمـو مثل پدر، گریه برایت
ای گفته عمو جان عمویت به فدایت
ای حجلهگـه شـادی تو، بزم عـزایت
ای خلعت شادی تـو، بر تن، کفن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
یک کشتۀ صد پارهتن و این همه قاتل
بر بسمل خونین حسن، ناله کن ای دل
والله بـوَد بهـــر عمـو داغ تـو مشکـل
مثل جگــر پــاک حسن شـد بدن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
سخت است عمو، جسم تو صدچاک ببیند
رخســار دل آرای تــو، بــر خـاـک ببیند
آغشتـه بـه خـون، ایـن بـدن پـاک ببیند
مـانده است سخـن بـر لب شکّـرشکن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - پـاره پـاره شده آیــه قـرآن
پـاره پـاره شده آیــه قـرآن، حسن یا حسن
مانده در زیر پا، شاخۀ ریحان، حسن یا حسن
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا
گشته بی بال و پر، بلبل بستان، حسن یا حسن
چیـده شـد لالۀ سرخ گلستـان حسن یا حسن
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا
زرهش پیرهن، جامه خونین کفنش، یا حسن
بـدنش پـارهتر آمده از پیــرهنش، یا حسین
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا
خورده قاسم عسل، از دم شمشیر بلا یا حسین
بدنش غـرق خون، در جگرش تیر بلا یا حسین
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
شهید خونین بدنم، زره شده پیرهنم
خون گلو: آب وضو، غبار صحرا: کفنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
خـون خدا را یـاورم، عباس را هم سنگرم
شور حسین در سرم، روح حسن در بدنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
حسین آبروی من، باب من و عموی من
شهـادت آرزوی من، عـاشق نیـزهها تنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
حجلهگهم، خاک زمین، سرم فدای ره دین
ناز کشـم، ز تیــرِکین، بوسه به خنجر بزنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
نیـزه بـه سینهام فــرو، بـرای یاری عمو
خون دل و خون گلو عسل شده در دهنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
حاجت من روا شده، خون دلم حنا شده
شانه به تیغها شده، زلف شکن در شکنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
جان من و جان عمو، جدا نمیشوم از او
جان من و جان عمو، جدا نمیشوم از او
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
این سر من این بدنم قاسم ابن حسنم
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - سرو خونین بدنم قاسم ابن الحسنم
من گل باغ محمد قمر فاطمهام
سیزده ساله یتیم پسر فاطمهام
سرو خونین بدنم قاسم ابن الحسنم
سپرم سینه خونین زرهم پیرهنم
آبم از خون گلو خاک بیابان کفنم
سرو خونین بدنم قاسم ابن الحسنم
تن صد پارۀ من باغ گل یاس علی است
بازوی کوچک من بازوی عباس علی است
سرو خونین بدنم قاسم ابن الحسنم
دوست دارم که سرم در ره قرآن شکند
استخوان تنم از سمّ ستوران شکند
سرو خونین بدنم قاسم ابن الحسنم
دوست دارم که خورم آب زخوناب گلو
پدرم کرده وصیت که شوم یار عمو
سرو خونین بدنم قاسم ابن الحسنم
دوست دارم که شود پیش دو چشم تر او
بدنم غرقه به خون مثل علی اکبر او
سرو خونین بدنم قاسم ابن الحسنم
فانوسهای اشک 1- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - زیباترین گل در چمن
زیباترین گل در چمن
درّ یـتیــم کـــربـلا
نسیــم صبــح آرزو آئینۀ حسـنِ حسن
مست می قالوا بلی
عـزیــز عمّه و عمـو
ای نوجوان کربلا یا قاسم بن المجتبی
آئینـه ولایـت اسـت
از خیمه آید مثل ماه
چه قامتی چه قامتی دسته گل محبّت است
عمـو کنـد بــر او نگاه
چـه قــامتِ قیــامتی
ای نوجوان کربلا یا قاسم بن المجتبی
این نوگل خوش رنگ و بو
یا رب چه زیبـا منظر است
لالــه ز بـــــرگ یــاسم روح است و ریحان عمو
او مجتبایـی دیگر است
پـوشیده قـاسم در کفن
ای نوجوان کربلا یا قاسم بن المجتبی
با شوق احلی من عسل
اذن شهـادت بــر لبش
لشگر به کین آماده شد عمـو گـرفتش در بغل
گرید چو بـاران زینبش
گلگلون تن شهزاده شد
ای نوجوان کربلا یا قاسم بن المجتبی
فانوسهای اشک 1- جعفر رسول زاده (آشفته)
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - مرحبا قاسم من
ای گل لالهی من سیزده سالهی من
مـیروی و بِـرَوَد بر فلک نالهی من
آسمان ابری و اشک دل من بارانست
در کـف مـادر تــو آینـه و قـرآنست
مرحبا قاسم من
هـم تو امیّـد منی هـم یتیم حسنی
از چه با رفتن خود دل من میشکنی
مرو ای گل که خزان موسم گل ریزانست
در کــف مــادر تــو آینـه و قـــرآنست
مرحبا قاسم من
هم زیادست عدو هم غریبست عمو
گل من لب بگشا به خسان رو تو بگو
پسر فاطمه آخر به شما مهمانست
در کـف مادر تو آینـه و قـرآنست
مرحبا قاسم من
فانوسهای اشک 1- علی انسانی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - نجل حسن قاسم
ای بـی زره سـربـاز من قاسم
ای کشتـۀ خونین بدن قاسم
نجل حسن قاسم، نجل حسن قاسم
ای نـــازنین قــرآن پـــا مـالم
طـاووس سـرخ بـی پــر و بالم
بـرخیــز و بنمــا گـریه بر حالم
این گونه دست و پا مـزن قاسم
نجل حسن قاسم، نجل حسن قاسم
در حجلۀ خـون داده شد کامت
پـر شـد ز خـوناب جگر جامت
پیـراهـن خــونین بـر اندامت
هم شد زره ،هم شد کفن قاسم
نجل حسن قاسم، نجل حسن قاسم
شــد شانه از تیغ ستم مـویت
نقـش زمین شد قـد دلجویت
در ابر خـون پنهان شده رویت
ای مـاه خـونین پیرهن قاسم
نجل حسن قاسم، نجل حسن قاسم
تـو بـا عمو پیوسته هم دردی
بـر مـن لب خشکیـده آوردی
با اشک خود رفع عطش کردی
در هـر بـلایـی ممتحن قـاسم
نجل حسن قاسم، نجل حسن قاسم
تـو یــادگـار مجتـبی هستی
قلب مـرا از غصـه بشکستـی
لب را ز خــونــاب گلو بستی
با من نمی گویی سخن قاسم
نجل حسن قاسم، نجل حسن قاسم
یک ماه خون گرفته 2- غلامرضا سازگار
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - در کجایی تو، ای گل پَرپَر
در کجایی تو، ای گل پَرپَر
بَدَرقه کردی، شاید از اکبر
به جنان بُرو ای چَمَن آرا
بنشین بـه بَـرِ گُـل لیـلا
خدا خدا یتیم ام رفت «تکرار»
بهر تو برپاست، مجلس شادی
نیـزه ها ریـزد نقـل دامــادی
جگــرم ز غمـت شــده پــاره
تــو فتــاده و جملــه سـواره
خدا خدا یتیم ام رفت «تکرار»
لاله گـون بینم سنبل قاسم
در کـف قـاتل کـاکل قاسم
مَه مـن ز چـه روی زمینی
بـه بـر عمـو از چه نشینی
خدا خدا یتیم ام رفت «تکرار»
یک دم- علی انسانی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - گشته خونین کفن آن گل یاسمن
گشته خونین کفن آن گل یاسمن
نـوگل فاطمــه قاسـم بن الحسن
آه و واویلتا، آه و واویلتا (2)
شده غرقـه بـه خـون همه اعضـای من
ای عموجان شکست استخوان های من
آه و واویلتا آه و واویلتا (2)
دشمن از هر طرف راه بر من ببست
کن نظر ای عمو پـر و بـالم شکست
آه و واویلتا آه و واویلتا (2)
یک ماه خون گرفته 1- حاج مهدی خرازی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - دارم به سر شوق شهادت ای عمو جان
دارم به سر شوق شهادت ای عمو جان
اذنم بـده تـا من روم بسـوی میـدان
عمو مسوزان جگرم تویی به جای پدرم
عمو حسین جان (2)
کفن بــه گردنم نمـوده مـادر من
آیینه و قـرآن گرفتـه بـر سَـرِ من
عمو مسوزان جگرم تویی به جای پدرم
عمو حسین جان (2)
بنما نظاره ای عمو بسوی میدان
من مانده ام عمو بریز سُمِ اسبان
عمو مسوزان جگرم تویی به جای پدرم
عمو حسین جان (2)
یک ماه خون گرفته 1- حاج مهدی خرازی
متن نوحه زنجیرزنی حضرت قاسم (ع) - ای مصحف پامالم، نجل حسنم، قاسم
ای مصحف پامالم، نجل حسنم، قاسم
گلگون بدنم قاسم، صـد پاره تنم قاسم
ای دهــانت پـــر از خــونِ گلـویت
می دهی جـان، پیش چشم عمـویت
خون شد حنایت عمو فدایت
من با خبـرم از تـو، تو بــا خبری از من
من تشنه ترم از تو، تو تشنه تری از من
تـــا فلــک مـــی رود آه از نهــــادم
تشنــه لـب بــودی و آبــت نــدادم
خون شد حنایت عمو فدایت
دسته گل دامادی، گـل زخم تنت گشته
پیراهـن خـونینت، بـر تن کفنت گشته
مــن بــه مقتـــل عــزادار تـو هستم
تــو بــزن دست و پـا بــر روی دستم
خون شد حنایت عمو فدایت
من لالۀ سرخم را پامال خزان دیدم
از زیر سم اسبـان فـریاد تو بشنیدم
در دلــم شعلـۀ تـاب و تبـت بـود
زیـر تیـغ از عطش جان بر لبت بود
خون شد حنایت عمو فدایت
با نوک سنان ها باز، از هم زِرهت گردید
یک پیـرهن نـازک بر تن گرهت گردید
سینـۀ تنـگ مـن شـد جــوشـن تـو
اشـک مــن مرهــم زخـم تــن تــو
خون شد حنایت عمو فدایت
من آب روان بر تو از چشم تر آوردم
با سوز دل از خیمه بر تـو خبر آوردم
مـــادر و عمـــه و دختــر عمویت
اشکشان گشته چـون خون گلویت
خون شد حنایت عمو فدایت
جسم تو برم خیمه، ای دسته گل پرپر
بنشینـم و بگـذارم پهلـوی علی اکبـر
چشمـۀ خــون کنــم چشـم تـرم را
گــه ببــوسم تــو را گــه اکبــرم را
خون شد حنایت عمو فدایت
یک ماه خون گرفته 1- غلامرضا سازگار
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است