متن نوحه محمد نعیمی برای سینه زنی و زنجیرزنی ماه محرم
متن اشعار برگزیده محمد نعیمی مناسب برای استفاده در دسته جات سینه زنی و زنجیرزنی ماه محرم
متن شعر دوباره شد ماه محرم حسینی - محمد نعیمی
دوباره شد ماه محرم حسینی
بپا شده خیمۀ مـاتم حسینی
هلال غم رنگ اشک و ناله دارد
بـوی خـزان از بهــار لالـه دارد
یا سیدی یا حسین، یا ثارالله
هلال خـون آمـده با چهـرۀ گلگون
نشسته گرد ماه غم، هالهای از خون
میشکند قامتِ فلک در این ماه
از دل سنگ سوی آسمان رود آه
یا سیدی یا حسین، یا ثارالله
زینب در این مه میزند بر سر و سینه
کنــار جسـم دستــه گلهـای مـدینه
دخت علی میزند صـدای مادر
کـه میشود بیعلمـدار و بـرادر
یا سیدی یا حسین، یا ثارالله
از تـلّ زینبیـه، زینـب چـه ببینــد
وقتی که قاتل روی سینه مینشیند
خنجـر، عـدو روی حنجـر میگذارد
زینب دو دست بر روی سر میگذارد
یا سیدی یا حسین، یا ثارالله
این ماه خون دارد خبـر از آه زهرا
دشمن زند خنجر به بوسهگاه زهرا
آئیـنـــۀ روی حــق بشکنــد از سنگ
بال ملک میشود از اشک و خون، رنگ
یا سیدی یا حسین، یا ثارالله
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه امشب اصحاب حسینی در نماز و در دعایند - محمد نعیمی
امشب اصحاب حسینی در نماز و در دعایند
ظهـر فـردا با شهادت از حسین یاری نمایند
امشب پیام خون از آن صحرا بیاید
فــردا کنــار قتلـگـه، زهــرا بیـاید
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان
زینـب امشب بـا بــرادر در حــرم دارد ملاقات
امشب و فردا بریزد، اشک خون از چشم سادات
گلبـوسـه گیـرد خــواهــر از روی بــرادر
فردا بریزد، فردا حسینش را ببیند زیر خنجر
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان
امشب اکبر در نمـازش سـورۀ کـوثر بخواند
پیکـرش فـردا بـه زیـر سمّ مـرکبهـا بماند
امشب به خاک خیمه صورت میگذارد
فردا لب عطشان به میدان جان سپارد
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان
کودکان امشب بگریند، گرد طفل شیر خواره
تشنهکامی میبرد هـوش از سر این ماهپاره
امشب حسین آید کنار گاهواره
فردا زند بوسه به حلقِ پـارهپاره
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه امشب اصحـاب با وفـا عبادت کنند - محمد نعیمی
امشب اصحـاب با وفـا عبادت کنند
همه فردا ز خون غسل شهادت کنند
میشود کربلا دشت خون و بلا
واحسینا واشهیدا
امشب اکبر به محراب نماز شب است
پیکرش پـاره فـردا ز سمّ مـرکب است
بدنش چاک چاک میشود نقش خاک
واحسینا واشهیدا
امشب از کربلا، رسد پیام حسین
صبح فـردا بپا شود قیـام حسین
زینب و فاطمه دارد این زمزمه
واحسینا واشهیدا
امشب از خیمهها بانگ دعا میرسد
ظهر فردا به گـوش واعطشا میرسد
شب فیض و دعاست شب «قالو بلا»ست
واحسینا واشهیدا
امشب عباس امیر خیمهها میشود
عصـر فـردا بـه علقمه فـدا میشود
ساقی کودکان میدهد تشنه جان
واحسینا واشهیدا
امشب اصغر بـوَد چشم و چـراغ رباب
عصر فردا شود گلویش از خون، خضاب
روی دست پدر میزند بال و پر
واحسینا واشهیدا
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه امشب گرفته غم زمین و آسمان را - محمد نعیمی
امشب گرفته غم زمین و آسمان را
از هر طرف آید ندای واحسینا
امشب حسین میشود مهمان زینب
خبر دهد از دل سوزان زینب
حسین حسین یا حسین یابنالزهرا
امشب حسین از بیوفاییها بگوید
با خواهر از داغ جداییها بگوید
دست ولا مینهد بر قلب زینب
با خواهرش میکند وصیّت امشب
حسین حسین یا حسین یابنالزهرا
خواهر دلت را با صبوری آشنا کن
برادرت را در نماز شب دعا کن
دیدی اگر حنجرم را زیر خنجر
ناله مزن میشوی گر بی برادر
حسین حسین یا حسین یابنالزهرا
خواهر مبادا صبر خود را دهی از دست
دیدی سرم را گر به روی نیزه بنشست
وقت سفر از اسیران یاوری کن
بر کودکان در اسارت مادری کن
حسین حسین یا حسین یابنالزهرا
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه بر مشام آید عطر دلجویت - محمد نعیمی
بر مشام آید عطر دلجویت خواهرت گردید زائر کویت
ای حسین من نور عین من
بر غزالان باغ آلالله تربت پاکت شد زیارتگاه
ای حسین من نور عین من
بر مزارت ای سرو بستانم ز اشک مژگانم لاله بنشانم
ای حسین من نور عین من
دخترت پنهان کنج ویران است جای او خالی بین یاران است
ای حسین من نور عین من
یک دم از مقتل چشم خود وا کن لالههای خود را تماشا کن
ای حسین من نور عین من
بعد تو شمـع محفلم غم شد قامتم خم شد طاقتم کم شد
ای حسین من نور عین من
خون به جای اشک از بصر بارم پیکر نیلی ارمغان دارم
ای حسین من نور عین من
مسافران صفر 2- محمّد نعیمی
متن نوحه ذبیح اکبر حسین شهید آخر حسین - محمد نعیمی
ذبیح اکبر حسین شهید آخر حسین علیاصغر حسین
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
مه رخت ستاره شد
گلـوی نــازنین تـو دلم پر از شـراره شد
چگونه پاره پاره شد
زدی به روی من تبسم
به موج خون کنی تکلم
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
شهیـد بیگناه من
به غربت و غریبیم ببین تو اشک و آه من
تـویی تـویی گواه من
گـل خـزان پرپر من
کشیدهای پر از بر من
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
چه سان به خیمهها
فغـان و گـریه از حر برم تورا به پیش خواهرم
رســد ز قـلـب دختـــرم
نشسته خواهرت به راهت
در انتـظــار یـک نگـاهت
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
گـلـــوی در تـلاطـمــت
به چشم من نشانده اشک تلظّـی و تکلّمت
لب پر از تبسّمت
ربوده صبـر و طاقتم را
غمت شکسته قامتم را
پرستوی خموش بابا نهاده سر به دوش بابا
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه زینــب آمــد وقـــت تنهــایی - محمد نعیمی
زینــب آمــد وقـــت تنهــایی روی اصغــر شــد تمــــاشـایی
آخــرین یـــارم رفتـه از دستم من غریب این دشت خون هستم
ای علیاصغر ای علیاصغر
افسـرد، پـــژمــرد گــلِ روی او زد تیـــر، بــوسـه بـر گلوی او
در مـوج خـون بـا من تکلـم کرد من شدم گـریـان، او تبسم کرد
ای علیاصغر ای علیاصغر
مادر میخواست او شود سیراب تیــر قـاتــل شـد جــواب آن
غنچۀ من در موج خون بنشست حلق او پارۀ قلب من بشکست
ای علیاصغر ای علیاصغر
از تـاب رفـت این بلبـل خاموش چون من عطشان گردد کفنپوش
دست آن گلچین، با من چها کرد غنچـهام را از شـــاخـه جـدا کرد
ای علیاصغر ای علیاصغر
دشمن آتـش بــر دلـم افروخت داغ این گــل، جگـرم را سوخت
بود این آخرین بود و هست من که دست و پا زد، روی دست من
ای علیاصغر ای علیاصغر
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه نخـل بلنـد بـاغ کـوثـر را شکستند - محمد نعیمی
نخـل بلنـد بـاغ کـوثـر را شکستند
قلب حسین و فرق اکبر را شکستند
کنار این جسم پاک «ارباً اربا» دشمن زند خنده بر گریۀ بابا
علی علی ای علیاکبر
گوید حسین ای میـوۀ قلبم ز جا خیز
یـاری کن از بابا در این دشت بلا خیز
سخن بگو بر تسلّای دل من داغت شود ای علی جان، قاتل من
علی علی ای علیاکبر
یا آل هاشم! سوی میدان ره سپارید
از قتلگـه او را بـه خیمـههـا بیـارید
یاری کنید که حسین طاقت ندارد ترسم که از داغ اکبر، جان سپارد
علی علی ای علیاکبر
صورت نهادهای چرا به خاک صحرا
برخیـز و یـک اذان بگـو بـرای بابا
«یا ولدی» پیریام را کن تماشا تو رفتی و بعد تو سیرم ز دنیا
علی علی ای علیاکبر
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه دسته دسته گل بیارید ای جوانان ای جوانان - محمد نعیمی
دسته دسته گل بیارید ای جوانان ای جوانان
آل هـاشم را بگوییـد میرود اکبـر بـه میدان
بابا کند بر قد و بالایش نظاره
از آسمان چشم او ریزد ستاره
ای علی ای علی علیاکبر (2)
قل هوالله و «احد» را عمه خوانَد در قفایش
میزند زینب صدایش، میکند بـابا دعایش
یا رب گواهی سوی میدان اکبرم رفت
با رفتنش تـاب و تـوان از پیکرم رفت
ای علی ای علی علیاکبر (2)
این که باشد بر پیمبر روی ماهش اشبهالناس
میرود در بیـن لشکر، با تمام شور و احساس
قـربانی قرآن شدن، تـاب و تب اوست
«انی انا ابن المصطفی» ذکر لب اوست
ای علی ای علی علیاکبر (2)
آه اگر این قدّ و قامت بین موج خون نشیند
جـان دهد از غصه بـابـا، داغ او را گـر ببیند
ای وای اگر در بین این دریای لشکر
گـردد خـزان دسته گـلِ بـاغ پیمبر
ای علی ای علی علیاکبر (2)
لالۀ لیلا خزان شد در میان موجِ لشکر
از حـرم زینب بیـاید، بر تسلّای بـرادر
آییـنـــۀ روی پیمبـــر را شکستند
قلب حسین و فرق اکبر را شکستند
ای علی ای علی علیاکبر (2)
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
متن نوحه آمد از حـرم، شبـه پیغمبر - محمد نعیمی
آمد از حـرم، شبـه پیغمبر
روح من جدا، شود از پیکر
اکبـرم رود، سوی قربانگاه
وا محمّدا، یا رسولالله (2)
خـواهرم بیـا، بـه تمـاشایش
تـا کنی نگـاه، قـد و بـالایش
اکبــرم دگــر، بــر نمیگـردد
در حـرم دگـر، بــر نمیگـردد
میرود علی، با رخی چون ماه
وا محمّدا، یا رسولالله (2)
تـابـد از نقـــاب، چهــرۀ اکبـر
تـا کـه شـد عیـان، روی پیغمبر
او به جدّ من، اشبه الناس است
بین لالهها، چون گل یاس است
مـاه هـاشمی است، بیـن آلالله
وا محمّدا، یا رسولالله (2)
پرپر این گلم، میشود یا رب
پیـش دیـدۀ عمهاش زینب
بــر فـلک رسد، نــالـۀ لیلا
میشــود خـزان، لالـۀ لیلا
میسپارمش بـه تـو یـا الله
وا محمّدا، یا رسولالله (2)
فانوسهای اشک 2- محمد نعیمی
متن نوحه ای مهربان عموی من خدانگهدار - محمد نعیمی
ای مهربان عموی من خدانگهدار تمـام آرزوی مـن خـدانگهدار
مـرا بـوَد بـر تـو این سلام آخـر که میشوم همسفر با علیاکبر
مولا حسین ای عموی مهربانم
گل وجودت قاسمت گردیده پرپر بیا به دیـدنم در ایــن وداع آخـر
عمـو بیــا کـه مــرا دیگـر نبینی من میروم تو به داغم مـینشینی
مولا حسین ای عموی مهربانم
عمو ببین که پاره پاره بدنم شد گرد و غبار ایـن بیابان، کفنم شد
از بدن غرقۀ خون و سم مرکب اگر روی در حـرم، مگو بـه زینب
مولا حسین ای عموی مهربانم
در راه تو ای یـوسف عزیز زهرا چشیدهام بادۀ احلی من عسل را
بوییـدهام گــل آشنــایی تـو فـدای تـو که شـوم فـدایـی تـو
مولا حسین ای عموی مهربانم
فــدای تـو که شــوم فـدایی تو از غـربتت بـا حضرت زهـرا بگویم
غریبیات که مرا زد شعله بر جان شد سختتر بر من از سمّ ستوران
مولا حسین ای عموی مهربانم
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است