اینستاگرام نوحه باران

متن اشعار کمیل کاشانی

مجموعه اشعار آیینی و مذهبی استاد کمیل کاشانی در مدح خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام

---

در ولادت حضرت امام جواد (علیه السلام)

 

شب میلاد تو دعا گل کرد

روی دست فرشته ها گل کرد

 

تا خبر دار شد جواد آمد

خنده روی لب گدا گل کرد

 

کوچه در کوچه شهر پیغمبر

کعبه و مروه و صفا گل کرد

 

تا وزید " انما یرید الله"

کوثر دوم خدا گل کرد

 

سال ها در قنوت حضرت عشق

اشک در شور ربنا گل کرد

 

به اجابت رسید نجوایش

صبر و امید در " رضا" گل کرد

 

آن شبیکه " سبیکه* " زاد تو را

شوق در دامن صبا گل کرد

 

سوره در سوره قدر و اعطینا

آیه در آیه هل اتی گل کرد

 

چشم تو امتداد چشمه ی نور

در زلال تو " انما" گل کرد

 

موسوی زاده ، بر ولایت تو

کرد اقرار تا عصا گل کرد

 

یا جواد الأئمه ، شعر " کمیل"

تا که شد مدحت شما گل کرد

 

ﺳﺒﯿﮑﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻮﺍﺩ است

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام جواد (ع) مدح و میلاد ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در مدح حضرت معصومه (سلام الله)

 

پیوسته در حوالی بامت کبوترم

سنگم زنند هر چه ، از اینجا نمی پرم

 

بی بی ، قسم به جان رضایت مرا ببین

در آستان عرشی ات از خاک کمترم

 

از قم دری گشوده به باغ بهشت ، یا

عطر بقیع مادرتان دارد این حرم

 

معصومه ای و فاطمه ای ، اشفعی لنا

چشم انتظار لطف تو در روز محشرم

 

تا شاهد ارادت و اخلاص من شود

یک بیت از قصیده ی حافظ می آورم :

 

" نامم ز کارخانه ی عشاق ، محو باد

گر جز محبت تو بود شغل دیگرم"

 

بی مهر تو نفس کشیدن عمرم حرام باد

حاجت به غیر کوی تو جایی نمی برم

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت معصومه (س) مدح و میلادیه ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در احوالات حضرت فاطمه زهرا (سلام الله)

 

سلمان بیا که غربت تشییع کوثر است

 این خفته در میان کفن جان حیدر است

 

روح نماز صبر به داد على رسد

 یاد فراق فاطمه مرگ مکرر است

 

تابوت نه به دوش من آوار بى کسى است

 افتاده از نفس علىِ‏ فتح خیبر است

 

یار سفید پوش من از خانه مى‏رود

 اشک على روایت دیدار آخر است

 

تقدیم این مسافر بى بازگشت من

 گل‌قطره‏ هاى باغ نگاهم که پرپر است

 

آغوش جان به روى دو دلبند خود گشود

 این آخرین نوازش دستان مادر است

 

امشب اگر چه تلخ سحر مى‏شود ولى

 اندوه من حکایت شبهاى دیگر است

 

زین پس کنار سفره دلواپسى و داغ

 دلخسته دخترى به تکاپوى مادر است

 

سلمان شب اداى امانت رسیده است

 چشم انتظار فاطمه دست پیمبر است

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت فاطمه زهرا (س) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

غدیر خم

 

از نسیم نغمه ی "من کنت مولا" در غدیر

باغ توحید و رسالت شد شکوفا در غدیر

 

جبرئیل عشق مست جذبه ی اشراق گفت

با امین وحی پیغام تولا در غدیر

 

فیض "اتممتُ علیکم نعمتی " شد بر زمین

از ثری شد غرق نعمت تا ثریا در غدیر

 

بر فراز دست پیغمبر در آن روز بزرگ

پرچم سبز ولایت گشت بر پا در غدیر

 

دست ها وقتی که با دست علی میثاق بست

داشت لبخند رسول حق تماشا در غدیر

 

"وال من والاه " شد از لطف آمین مستجاب

" عاد من عاداه " شد بر آسمان ها در غدیر

 

جوش می زد " خم" در آن غوغای " اکملت لکم"

شد علی ساقی این جام گوارا در غدیر

 

هر که در روز ازل نوشید از خم الست

گشت از جام ولایت جرعه پیما در غدیر

 

برکه شد دریا ز موج اشک شوق عرشیان

شد بهشت آرزو دامان صحرا در غدیر

 

مقصد از ایجاد هستی خلقت مولا علی است

کشف شد بر خلق ، راز این معما در غدیر

 

انبیا مُهر نبوت از علی دریافتند

فصل ناب وحی شد تفسیر و معنا در غدیر

 

زد قدم موسی عصا در دست بر تجدید عهد

ز آسمان آمد پی تبریک عیسی در غدیر

 

قدسیان دیدند سوز ماتم ابلیس را

ناله اش پر کرد گوش کهکشان را در غدیر

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: غدیر خم ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در ولادت حضرت رقیه (س)

 

سر زد از خانه خورشید ولا ماه امشب

ز آسمان باز شده سوى زمین راه امشب

 

حلقه بر در زده شادى که منم ، باز کنید

ذکر تسبیح بخوانید و غزل ساز کنید

 

غزل شوق بخوانید که گل وا شده است

غنچه ی عصمت و تطهیر شکوفا شده است

 

چشم بد دور عجب ماه جمالى دارد

چه نجیب است رقیه چه کمالى دارد

 

دختر ناز حسین است مبارک قدمش

کى فراموش شود خاطره عمر کمش

 

علوى زاده‏ اى از نسل و تبار زهراست

یاس نورسته‏ اى از باغ و بهار زهراست

 

آمده همسفر شاه شهیدان گردد

شمع دلسوخته کلبه ی احزان گردد

 

نمک خنده ی او برد دل مادر را

کرده حرز گل خود «چار قل و کوثر» را

 

عمه زینب به رویش صورت مادر را دید

در خم ابروى او هیبت حیدر را دید

 

چه صفا داشت در آن فرصت آئینه و ماه

ذکر «لاحول و لا قوة الا بالله»

 

بوسه از صورت ماهش على اکبر گیرد

عمو عباس چو جان او را در بر گیرد

 

شب شادى است به صد شوق سحر باید کرد

غصه و اندوه را دست به سر باید کرد

 

هر که از دست رقیه طلبد فیض برات

 بفرستد به صفاى قدم او صلوات

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت رقیه (س) مدح و میلادیه ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

حضرت ام البنین (سلام الله)

 

سلام بر مادر یاس بهشت

گل تو را خدا چه نیکو سرشت

 

مطلع شعر شور ام البنین

قصیده ی شعور ام البنین

 

اى نفست گرم‏تر از آفتاب

پرده نشین حرم بوتراب

 

حضرت حیدر به تو دلباخته

خانه خود بهر تو پرداخته

 

شأن تو بس که همسر حیدرى

شانه به شانه على مى ‏پرى

 

فاطمه ی دوم بیت الولى

قلب تو از عشق و صفا صیقلى

 

از تو شکوفا گل باغ یقین

روشنى و چشم و چراغ یقین

 

رونق کاشانه ی مولا شدى

مادر بچه ‏هاى زهرا شدى

 

کنیز آیه ‏هاى کوثر شدى

فاطمه ی دیگر حیدر شدى

 

همسر و همسفره ی شاه عرب

دامنت آسمان ماه ادب

 

ادب ز سینه تو نوشید شیر

که شد چنین شکوهمند و دلیر

 

تو پرورش داده‏اى عباس را

شور و شعور و عشق و احساس را

 

نوکر آل فاطمه خواندی اش

دور سر حسین چرخاندی اش

 

چهار لاله ات فدایى شدند

چه عاشقانه کربلایى شدند

 

چو قافله سوى مدینه آمد

به اشک و آه و سوز سینه آمد

 

بشیر ، شعر داغ را جار زد

خزان باغ عشق را زار زد

 

زینب تو نواى غم ساز کرد

براى تو سفره ی دل باز کرد

 

براى تو تمام ماجرا گفت

حماسه شهود لاله ‏ها گفت

 

گفت که عباس تو بى دست شد

ساقى از جام عطش مست شد

 

براى تو روضه علقمه خواند

ز غربت یوسف فاطمه خواند

 

روضه قتلگاه را شنیدى

چه سخت آه از جگر کشیدى

 

اگر چه داغدار سقا شدى

گریه کن حسین زهرا شدى

 

به سوگ آن شهید بى سر حسین

ناله زدى : غریب مادر حسین

 

بقیع ، شاهد غم و سوز تو

روضه و اشک ، کار هر روز تو

 

پیکر لاله‏ هاى خود ندیدى

شکل چهار قبر مى ‏کشیدى

 

کنار هرکدام مى ‏نشستى

ز صبح تا به شام مى ‏نشستى

 

ز روضه تو قلب سنگ آب شد

که دشمن تو نیز بى تاب شد

 

سوختى و سوختى و سوختى

مدینه را به ناله افروختى

 

اگر چه داغ روى داغ دیدى

به چشم خود خزان باغ دیدى

 

نخورده ‏اى سیلى و تازیانه

دفن نشد پیکر تو شبانه

 

چگویم از على و غربت او

سوخت مدینه از حکایت او

 

زخم دل شکسته ‏اش نمک خورد

فاطمه ی اول او کتک خورد

 

شبانه از خانه غریبانه رفت

شکسته و سوخته پروانه رفت

 

 کمیل‌ کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت ام البنین (س) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله)

 

آنشب از کنگره عرش خدا گل میریخت

 سوسن و نسترن و لاله و سنبل میریخت

 

قمرى از شاخ طرب نغمه سرایى مى کرد

 شبنم شوق ز مژگان قرنفل مى ریخت

 

آسمان ساکت و مرموز و تماشایى بود

 ماه در خلوت اندیشه تبسم مى کرد 

 

چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى

 کوثر از فیض خداوند تلاطم مى کرد

 

قدسیان خیره در آئینه خلقت بودند

 خلوت انس ملک محفل شادیها بود

 

شب شب عشق شب عاطفه بود و رحمت

 شب میلاد گل باغ خدا زهرا بود

 

تا فروزان شود از مشرق جان جلوه ی حسن

 کعبه پروانه صفت آینه دارى مى کرد

 

حجرالاسود مى شست رخ از زمزم شوق

 مکه تا آمدنش لحظه شمارى مى کرد

 

فاطمه انسیة الحوراء زهراى بتول

 چشمه سار شرف و عفت و پاکى زهرا

 

زن به یمن قدمش معنى والایى یافت

 چشم بگشود چو بر عالم خاکى زهرا

 

چشم مولا على از خنده ی او روشن شد

 چون که قنداقه ی او در بر احمد آمد

 

سوره کوثر شد ورد لب خیل ملک

 کوثر عشق به قرآن محمّد آمد

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت فاطمه زهرا (س) میلادیه ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در ولادت امام حسن عسکری (علیه السلام)

 

زمین چشم تماشا شد امام عسکری آمد

بهشت آرزوها شد امام عسکری آمد

 

هوای سامره گلپوش از عطر نفس هایش

گل ایمان شکوفا شد امام عسکری آمد

 

سروش هاتف غیبی بشارت داد "هادی" را

گره از کار دل وا شد امام عسکری آمد

 

حسن خویش حسن رویش حسن بویش حسن مویش

تمام حسن پیدا شد امام عسکری آمد

 

چنان پیچید در صبح ازل گلبوی لبخندش

که عقل از شوق، شیدا شد امام عسکری آمد

 

صفا دارد سرور اهل دل در عالم معنا

بساط سور بر پا شد امام عسکری آمد

 

تجلی کرد در برق نگاهش هیبت حیدر

طلوع مهر زهرا شد امام عسکری آمد

 

صدای پای او در کوچه باغ زندگی پیچید

حضورش عالم آرا شد امام عسکری آمد

 

زمان، امشب ((کمیل)) از شوق سر از پای نشناسد

که  خلقت  باز معنا شد امام عسکری آمد

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام حسن عسگری (ع) مدح و میلاد ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در مدح حضرت معصومه (سلام الله)

 

سر تا به قدم زهرا ، یا حضرت معصومه

تاج سر کرمنا ، یا حضرت معصومه

 

ای آینه ی عصمت ، ایمان و حیا ، عفت

در حسن تو شد پیدا ، یا حضرت معصومه

 

مهر تو سرشت ما قم از تو بهشت ما

از خاک تو خشت ما ، یا حضرت معصومه

 

ای کهف امان کویت وی باغ جنان بویت

ای روح تو روح افزا ، یا حضرت معصومه

 

چون بنده ی درگاهت افتاده سر راهت

صد موسی «واعدنا» ، یا حضرت معصومه

 

هم دختر موسایی هم خواهر دریایی

دریاب دل ما را ، یا حضرت معصومه

 

صبر از تو رضا از تو ، آمین دعا از تو

ماییم همه نجوا ، یا حضرت معصومه

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت معصومه (س) مدح و میلادیه ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

احوالات حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام)

 

ﺍﯼ ﻓﺮﻭﻍ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺫﺭﻩ ﭘﺮﻭﺭﯼ

ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﭼﺸﻤﯽ ﺯ ﻋﺎﻟﻢ ﺩﻟﺒﺮﯼ

 

ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺣﺴﻦ ﺗﻮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﮐﺮﺩ

ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻫﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﺮ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮﯼ

 

ﺍﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﺭﻭﺷﻦ ﺗﻮ ﻣﻌﻨﯽ ﻋﯿﻦ ﺍﻟﯿﻘﯿﻦ

ﻣﯽ‌ﻧﺸﯿﻨﻢ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﺣﻖ ﺑﺎﻭﺭﯼ

 

ﺧﻮﻥ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺟﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﮔﻬﺎﯼ ﺗﻮ

ﺟﻠﻮﻩ ﯼ ﺧﯿﺮ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﮐﻮﺛﺮﯼ

 

ﺗﯿﻎ ﺍﺑﺮﻭﯾﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺭﯾﺰﺩ ﺳﭙﺎﻩ ﻓﺘﻨﻪ ﺭﺍ

ﻫﯿﺒﺖ ﺗﻮ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺣﯿﺪﺭﯼ

 

ﻣﮑﺘﺐ ﻭ ﻣﺸﯽ ﻭ ﻣﺮﺍﻣﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ

ﺩﺭ ﺗﻮ ﻣﯽ‌ﺩﯾﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﯿﻮﻩ ﯼ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ

 

ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺕ ﮔﻨﺠﯿﻨﻪ ﯼ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺍﺳﻢ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﺳﺖ

ﺳﺮ ﺍﻟﻠﻬﯽ ﺗﻮ ، ﻧﻮﺭ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺗﺎ سری

 

ﺩﺭ ﺷﻌﺎﻉ ﻧﻮﺭ ﺗﻮ ﻣﻨﻈﻮﻣﻪ ها ﮔﻢ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ

ﮐﻬﮑﺸﺎﻧﻬﺎ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﺮ ﻣﺎﻩ ﺟﻤﺎﻟﺖ ﻣﺸﺘﺮﯼ

 

ﻣﺎﺳﻮﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺧﻠﻖ ﺷﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﻤﻦ ﺍﻫﻠﺒﯿﺖ

ﮔﺮﺩﺵ ﭼﺮﺥ ﻓﻠﮏ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺳﺮﺳﺮﯼ

 

ﺍﺷﮏ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺯ ﭼﺸﻢ ﺁﺳﻤﺎﻥ

ﺗﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﺑﺎﺭ ﺁﻭﺭﯼ

 

ﺳﺎﻣﺮﻩ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺧﺎﻃﺮﻩ

ﻋﺸﻖ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﮕﺮﯼ

 

ﺁﺑﺮﻭﻣﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﻟﻄﻒ ﮐﺮﺩﮔﺎﺭ

ﺩﺳﺖ ﺩﻟﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺭﻭﺯ ﺳﺨﺖ ﺩﺍﻭﺭﯼ

 

ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺗﻮ

ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺗﺮ ﺯ ﻣﻬﺮ ﻣﺎﺩﺭﯼ

 

ﺍﻑ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻪ ﻗﺪﺭ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻨﺪ

ﻗﺪﺭ ﺯﺭ ﺯﺭﮔﺮ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﻗﺪﺭ ﮔﻮﻫﺮ ﮔﻮﻫﺮﯼ

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام حسن عسگری (ع) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

احوالات حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام)

 

دﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽﺯﺩﯼ ﻭ ﺑﻮﺩ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﭘﺴﺮﺕ

ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﺳﺎﻣﺮﻩ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺕ

 

ﺳﺎﻣﺮﺍ ﺷﺪ ﻗﻔﺲ ﺗﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﯼ ﻃﺎﺋﺮ ﻗﺪﺱ

ﻭ ﺷﮑﺴﺖ ﺁﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﺝ ﺑﻼ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮﺕ

 

ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﻭ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﮔﺬﺷﺖ

ﺳﺨﺖ ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺷﺪ تیره ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﺕ

 

ﮐﻌﺒﻪ ﺩﺍﺭﺩ به ﺩﻟﺶ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺭا

ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻮﯾﺶ ﮔﺬﺭﺕ

 

ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺁﺏ ﻃﻠﺐ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﻧﻮﺷﯿﺪﯼ ﻭ شد

ﻋﻄﺶ ﮐﺮﺑﺒﻼ ﻗﺎﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﺮت

 

ﺩﺭ ﺗﺐ ﺯﻫﺮ ﺩﻝ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﺗﻮ ﺳﻮﺧﺖ

ﺷﺶ ﺟﻬﺖ ﺷﻌﻠﻪ ﮐﺸﯿﺪ ﺁﺗﺶ ﻏﻢ از ﺟﮕﺮﺕ

 

ﺭﻓﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ

ﺳﺮ ﺯﻧﺪ ﺍﺯ ﺻﺪﻑ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺒﺮﯼ ﮔﻬﺮﺕ

 

ﮐﻤﯿﻞ کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام حسن عسگری (ع) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

احوالات حضرت امام سجاد (علیه السلام)

 

بر غربت غریب شهیدان گریستم

سرشارتر ز چشمه و باران گریستم

 

چل سال بر مصیبت جانسوز کربلا

از دل کشیده ناله ی سوزان گریستم

 

چون شمع نیمه سوخته در مجلس عزا

پیدا گریستم من و پنهان گریستم

 

با خاطرات ، زندگی من گذشت ، آه

هر لحظه ای به قصه ای از آن گریستم

 

تا آب خوشگوار به لبهای من رسید

بر تشنه جان سپردن مهمان گریستم

 

ششماهه دیدم آب شدم از غم علی

بر آن شهید کوچک عطشان گریستم

 

مانند خیمه ها دلم آتش گرفت ، آه

بر ماجرای شام غریبان گریستم

 

دیدم سر بریده ی خورشید نینوا

بر نی کند تلاوت قرآن گریستم

 

وقت مرور واقعه ی کربلا به شام

بر قحطی عدالت و ایمان گریستم

 

هرچند حق روضه ی داغش ادا نشد

در ماتم حسبن فراوان گریستم

 

کمیل کاشانی

موضوع: حضرت امام سجاد (ع) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

عید غدیر خم

 

در عرش خدا آنچه به پیغمبر گفت

تا ختم کلام گفت و باز از سر گفت

 

در یکصد و بیست بار , معراج رسول

بیش از همه از ولایت حیدر گفت

 

تنها نه علی مدد پیمبر می گفت

جبریل علی علی مکرر می گفت

 

فرمود پیمبر شب معراج , خدا

با من سخن از زبان حیدر می گفت

 

مولاست علی کمال مطلق با اوست

آرامش این چرخ معلق با اوست

 

بشناس حقیقت خدا را با او

زیرا که علی است با حق و حق با اوست

 

بر صفحه ی دل مهر ولایت داریم

سینه سپر تیغ ملامت داریم

 

هر روز برای ما غدیری دگر است

سرمست خمیم و جوش بیعت داریم

 

دریاست دلش ، آب حیات است علی

بر خلق ، سفینة النجات است علی

 

وقتی که نبی " لحمک من لحمی" گفت

شایسته ی ذکر صلوات است علی

 

مرحب شکنی که فتح خیبر با اوست

آرامش خاطر پیمبر با اوست

 

در فضل و کرامتش همین بس باشد

گویم اگر اختیار محشر با اوست

 

روزی که به پا شود فغان از آتش

بیرون نبرد خصم تو جان از آتش

 

دلبسته ی عشق تو علی می ماند

در سایه ی عرش در امان از آتش

 

آنان که علی مرتضی را دیدند

آئینه در آئینه خدا را دیدند

 

آغوش گشود کعبه مانند صدف

تا گوهر ناب لافتی را دیدند

 

قران که به سینه ی پیمبر آمد

در مدح کمال و جود حیدر آمد

 

" قد افلح مومنون " به لب داشت علی

از کعبه چو روی دست مادر آمد

 

با نور خدا ز یک سرشت است علی

عنوان کتیبه ی بهشت است علی

 

فرمود نبی : در آسمان ها دیدم

بر صورت هر چیز نوشته است علی

 

ﺁﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻮﺍﯼ ﺍﻟﺘﺠﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ

ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺷﻔﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ

 

ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺧﻠﯿﻞ ﺑﺖ ﺷﮑﻦ ﮔﻠﺸﻦ ﺷﺪ

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﯽ

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: غدیر خم ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در مدح و میلاد امام علی النقی الهادی (ع)

 

دلم امشب گدای سامراست

از تو غیر از تو را نخواهم خواست

 

یا علیّ النقیٍ الهادی

حرم تو بهشت قرب خداست

 

آسمان خاکبوس گنبد تو

کهکشان پیش پای تو برخاست

 

«مهبط الوحی و معدن الرحمه»

دل دریایی و زلال شماست

 

ذره با یک اشاره ات خورشید

قطره با یک نگاه تو دریاست

 

« من عصاکم فقد عصی الله »است

که مطیع شما مطیع خداست

 

قصه ی دوستی تان مولا

شرح و تفسیر وال من والاست

 

«قد نشرتم شرایع الاحکام»

راه غیر از شما فریب و خطاست

 

«قولکم صدق ، فعلکم حقٌّ

امرکم متبع » که حکم قضاست

 

بسته بر بال هر ملک آمین

نفس جاری تو عین دعاست

 

«من اتاکم نجی» ، برای همه

آن ضریح شکسته قبله نماست

 

مشعل جامعه کبیره ی تو

به یقین رهگشای اهل ولاست

 

هر فرازش کتاب معرفت است

سطر سطرش شعور و شور افزاست

 

و خدا در طلیعه ی خلقت

عرش خود را به نورتان آراست

 

برج و باروی اقتدار شما

تا قیامت بلند و پا بر جاست

 

بزم می ، برکة السباع ، ای وای

روضه هایت گریز عاشوراست

 

خاکبوس در تو سلطان است

هرکه بیچاره ی تو شد آقاست

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام علی النقی (ع) مدح و میلاد ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

عید غدیر خم

 

از نسیم نغمه ی "من کنت مولا" در غدیر

باغ توحید و رسالت شد شکوفا در غدیر

 

جبرئیل عشق مست جذبه ی اشراق گفت

با امین وحی پیغام تولا در غدیر

 

فیض "اتممتُ علیکم نعمتی " شد بر زمین

از ثری شد غرق نعمت تا ثریا در غدیر

 

بر فراز دست پیغمبر در آن روز بزرگ

پرچم سبز ولایت گشت بر پا در غدیر

 

دست ها وقتی که با دست علی میثاق بست

داشت لبخند رسول حق تماشا در غدیر

 

"وال من والاه " شد از لطف آمین مستجاب

" عاد من عاداه " شد بر آسمان ها در غدیر

 

جوش می زد " خم" در آن غوغای " اکملت لکم"

شد علی ساقی این جام گوارا در غدیر

 

هر که در روز ازل نوشید از خم الست

گشت از جام ولایت جرعه پیما در غدیر

 

برکه شد دریا ز موج اشک شوق عرشیان

شد بهشت آرزو دامان صحرا در غدیر

 

مقصد از ایجاد هستی خلقت مولا علی است

کشف شد بر خلق ، راز این معما در غدیر

 

انبیا مُهر نبوت از علی دریافتند

فصل ناب وحی شد تفسیر و معنا در غدیر

 

زد قدم موسی عصا در دست بر تجدید عهد

ز آسمان آمد پی تبریک عیسی در غدیر

 

قدسیان دیدند سوز ماتم ابلیس را

ناله اش پر کرد گوش کهکشان را در غدیر

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: غدیر خم ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در مدح حضرت علی (علیه السلام)

 

تضمین غزل زیبای استاد شهریار

 

به نجف رساندم امشب دل درد آشنا را

که به خاکبوست آرم نفس شکسته پا را

مدد از خدا گرفتم که بگویم از تو یارا

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را

 

جلوات اولیا را به جمال او جلی بین

و بهشت آرزو را به ولایت ولی بین

به زلال مهرش آیینه ی قلب ، صیقلی بین

دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

 

به مدیح او خدایا قلمم ز پا نماند

دل من ز عشق مولا نفسی جدا نماند

اگر آستین فشاند به جهان گدا نماند

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را

 

به مصاف او کسی که برود رود به مسلخ

ز نهاد دشمن او به فلک رسیده آوخ

چکنم بدون لطفش دم مرگ و قبر و برزخ

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

 

به پناه ، لنگر دل ، به کرانه ی علی زن

به امید تکیه هر لحظه به شانه ی علی زن

نفسی اگر زنی تو ، به بهانه ی علی زن

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

 

غم عشق جاودانش که سرشته با گل من

اگر عاشقی بفهمی که چه کرده با دل من

همه جاست مهر رویش به یقین مقابل من

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

 

علی است آنکه باشد بری از همه معایب

به رسول حق مشیر است و وزیر و یار و نایب

نشود دل زلالش ز حضور دوست غایب

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجای

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

 

علی است شاه مردان و امیر سرفرازان

علی است سر مستی و دلیل دلنوازان

علی آنکه دل سپردند به مهرش عشقبازان

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که می تواند که به سر برد وفا را؟

 

نه فقط کلیم ذوقم به کمال مدح او ماند

که ملک به عرش هم در حرم علی پر افشاند

چو خدا به صبح خلقت علی یا علی به لب راند

نه بشر توانمش گفت نه خدا توانمش خواند

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

 

شده جبرییل از اول به نجف مقیم رحمت

ملکوت آرزوهاست در این حریم رحمت

به مشام جان رسید از حرمش شمیم رحمت

به دو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

 

به خدا در اهتزاز است به بام دل لوایت

همه عمر عاشقانه زده ام دم از برایت

زده مرغ جان من پر ، شب و روز در هوایت

به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت

چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را

 

نفس تو خرج می شد به هوای مستمندان

که علی علی علی بود ، نوای مستمندان

چقدر به دوش بردی تو غذای مستمندان

چو تویی قضایگردان ، به دعای مسمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

 

من و ذکر نام مولا که جلا دهد به قلبم

من و یاد او که باشد به دل شکسته مرهم

به مسیح می دهد روح و ز نوح می برد غم

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

 

من و خلوت تهجد من و سوز و اشک و آهی

به امید یک تبسم ، به اشاره ای ، نگاهی

که برای من نمانده است به غیر تو پناهی

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

 

به (کمیل) داده از لطف ، به نوکریش منصب

شده کوله بار عمرﻡ ز عطای او لبالب

ﮐﻪ به دل نهفته دارم ز غمش هزار مطلب

ز نوای مرغ یا حق ، بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

 

 حاج محمود شریفی (کمیل کاشانی)

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت علی (ع) مدح ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

اربعین حسینی

 

ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ

ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ

 

ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ

ﺻﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺻﻔﺘﺎﻧﻨﺪ

 

ﺗﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺷﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ

ﺩﺭ ﻫﺮﻭﻟﻪ ﯼ ﺳﻌﯽ ﺣﺮﻡ ﺟﺎﻣﻪ ﺩﺭﺍﻧﻨﺪ

 

ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺁﻩ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺷﺪ

ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻘﺐ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﺸﺎﻧﻨﺪ

 

ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ

ﺍﻟﺤﻖ ﮐﻪ ﮔﺪﺍﯾﺎﻥ ﺗﻮ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﻨﺪ

 

ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﻗﺪﺡ ﺭﺍ

ﺗﺎ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍز ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﭽﺸﺎﻧﻨﺪ

 

ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ

ﺗﺎ ﺁﺗﺶ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪ 

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: زائران و جا مانده های کربلا ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در احوالات امام جواد (علیه السلام) 

 

دلم در هوای جواد الائمه

گرفته نوای جواد الائمه

 

بهشت صفا هر که خواهد ، ببیند

به صحن و سرای جواد الائمه

 

بلند است بر بام قصر سخاوت

هماره لوای جواد الائمه

 

بزرگی بوسد زمین ادب را

که افتد به پای جواد الائمه

 

رها شد " اباصلت" از کنج زندان

ز فیض دعای جواد الائمه

 

به " یحیی ابن اکثم" عصا کرد اقرار

که دارم ولای جواد الائمه

 

دل سنگ شد آب حتی

ز غمناله های جواد الائمه

 

گل باغ طاها ، جوانمرگ زهرا

بمیرم برای جواد الائمه

 

نوای " کمیل" است گاه توسل :

گدایم گدای جواد الائمه

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام جواد (ع) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

اربعین حسینی

 

در اربعین داغ تو و لاله های تو

زینب شده مسافر کرببلای تو

 

نشناسیم کنون که شکستم ز داغ ها

شد پیر خواهر تو برادر به پای تو

 

از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام

شد سایبان من سر از تن جدای تو

 

افتاد اگر چه دست علمدار بر زمین

بردم به دوش صبر و شهامت لوای تو

 

باشد کبود پیکر آزرده ام گواه

خوردم کتک به جای همه بچه های تو

 

چل روز نه ، گذشته چهل سال از غمت

خواهر بمیرد از غم بی انتهای تو

 

بازار کوفه شاهد ایثار زینب است

از نوک نیزه چونکه شنیدم صدای تو

 

یک قافله شکسته دل آوردم از سفر

تا وا کنند عقده ی دل در هوای تو

 

می زد یزید بر لب تو چوب خیزران

تا نشنود کسی نفس جانفزای تو

 

هرگز کسی به حال دل من نمی رسد

دارد خبر ز خستگی من خدای تو

 

از من بگو به ساقی در خاک خفته ات

کز خاطرم نمی رود ای گل وفای تو

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: احوالات اربعین ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در مدح حضرت معصومه (سلام الله)

 

جبرییل اینجا هر از گاهی کبوتر میشود

خاکبوس دختر موسی ابن جعفر میشود

 

قم بهشت آرزوی هر پریشان خاطری است

عافیت خواهی اگر ، اینجا میسر میشود

 

عصمت و شرم و نجابت ارث او از فاطمه است

در صفات و خلق ، دختر عین مادر میشود

 

در وقار و صبر ، تمثال شریف زینب است

در کمال علم ، تالی تلو حیدر میشود

 

حضرت معصومه هم شأن نزول کوثر است

در زلال مهر او دلها مطهر میشود

 

در مثل آئینه آئینه است کوچک یا بزرگ

هر که انکار مقامش کرد کافر میشود

 

نام او را چون به حاجت بر زبان می آورم

باغ جانم از نسیم او معطر میشود

 

تا زند جوش شفاعت زمزم احساس او

عرصه ی محشر " کمیل" ، آن لحظه محشر میشود

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت معصومه (س) مدح و میلادیه ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

جناب حمزه (علیه السلام)

 

در سینه اش که نیزه ی وحشی مکان گرفت

ای وای ، قلب خاتم پیغمبران گرفت

 

وحشی تر از همیشه غلامی که هنده داشت

می خواست تا که سود بگیرد زیان گرفت

 

بیرون شد از کمین و دل شیر را شکافت

یا سینه ی رسول خدا را نشان گرفت

 

آزادی اش به قیمت سنگین تمام شد

از مصطفی قرار دل ، از حمزه جان گرفت

 

آن روز در هوای غریبانه ی احد

از داغ آن شهید دل آسمان گرفت

 

خواهر کنار نعش برادر ز هوش رفت

آه از جگر کشید و به ناله زبان گرفت

 

در سوگ او مدینه ی دل شد سیاهپوش

بغضی غریب اشک مرا در میان گرفت

 

یک لحظه از مدینه دلم رفت کربلا

آنجا که خون ز چشم امام زمان گرفت

 

زینب نشست پیش برادر به قتلگاه

گلبوسه ها ز حنجره ی خونفشان گرفت

 

ﮐﻤﯿل کاشانی

موضوع: حضرت حمزه (ع) ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در شهادت حضرت علی (علیه السلام)

 

شب بود و می رفتند حیدر را بشویند

آئینه ی الله اکبر را بشویند

 

از آسمان آمد کمک ،تنها نمی شد

تا پیکر ساقی کوثر را بشویند

 

باور نمی کردند ، آیا این علی بود ؟

یعنی چگونه روح باور را بشویند

 

بر مغتسل خوابیده بود آرام و مظلوم

تا بچه ها زخم مکرر را بشویند

 

پیشانی اش دارد عجب زخم عمیقی

باید کمی آرام تر سر را بشویند

 

زخم فدک ، داغ مدینه تازه شد وای

انگار می رفتند مادر را بشویند

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت علی (ع) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در ولادت حضرت امام حسن مجتبی (ع)

 

تمام شهر را امشب خبر کن یار می‏ آید

شب دل را به شیدایى سحر کن یار می ‏اید

 

لباس آبرومندى به بر کن یار می اید

ز هر چه غیر او صرف نظر کن یار می آید

 

نمی‏پرسى که یارم کیست ؟ ماه انجمن باشد

تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد

 

کسى از غم نمى‏گوید حدیث شادمانى کن

مهیا خویش را از بهر جشنى آسمانى کن

 

تو اى پیر خرد امشب جوانى کن جوانى کن

بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى کن

 

که در باغ ولایت غنچه‏اى زیبا شکوفا شد

امیر المومنین از یمن این مولود ، بابا شد

 

صداى کودکى در کوچه توحید پیچیده

به صحن و مسجد و محراب عطر عید پیچیده

 

طنین شوق در گلنغمه ی امید پیچیده

که زنجیر یقین بر گردن تردید پیچیده

 

حضور مجلس انس است و خیل قدسیان مسرور

نه تنها قدسیان بلکه زمین و آسمان مسرور

 

مدینه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد

خوشا حال کسى که تا سحر حال دعا دارد

 

اجابت مى کند حق هر که بر او التجا دارد

به دامن کودکى چون قرص مه خیرالنسا دارد

 

مه مهمانى حق نیمه شد ماه تمام آمد

کریم اهل بیت مصطفى دوم امام آمد

 

درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده

خدا از فیض بى پایان به او یک گلپسر داده

 

بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده

شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده

 

ببین در چهره ی او جلوه ی فیاض سرمد را

تماشا کن به رخسار حَسن حُسن محمّد را

 

حسن آمد که حسنش از ملائک دلربا باشد

حسن آمد که از کار همه مشکل گشا باشد

 

حسن آمد که راضى از دل و جان بر قضا باشد

حسن آمد که صلحش پرچم کرببلا باشد

 

دمیده در تن هستى خدا روح سخا امشب

ز دست جود او گلبوسه گیرد مصطفى امشب

 

کرامت خاکسار درگه والامقام او

سخاوت وامدار بزم فیض خاص و عام او

 

حسن خویش حسن رویش خدا بگذاشت نام او

ملائک صف کشیده از پى عرض سلام او

 

عزیز مصر دین را یوسف گلپیرهن آمد

حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد

 

شکوه صبر در آئینه ی رخسار او پیدا

صداقت میشود در جوهر گفتار او معنا

 

کمال او جمال او مثال حیدر و زهرا

بنى آدم تماشا مى‏کند تفسیر کرّمنا

 

نبى عصمت على صولت خدا را بهترین بنده

که شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام حسن مجتبی(ع) مدح ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

احوالات ام المومنین حضرت خدیجه (سلام الله)

 

شعب ابى طالب چه سخت و جانگزا بود

زندان طاقت سوز مردان خدا بود

 

بیش از سه سال آنجا چه غربتها کشیدند

در راه دین بر خود مرارتها خریدند

 

مرد و زن تازه مسلمان در تب و تاب

در تنگناى قحطى نان ، کمّى آب

 

دشمن که با این کار قصد سرکشى داشت

پیروزى خود را در اول سهل پنداشت

 

مى‏خواست تا از دین نشان دیگر نماند

حتى اثر از نام پیغمبر نماند

 

او را نداد این کار شرم آور نتیجه

با این که شد بیمار و دلخسته خدیجه

 

هر روز حالش بدتر از روز دگر بود

زخم زبانها بر دل او نیشتر بود

 

تا عاقبت از این جهان بار سفر بست

از انزواى غربت دنیا نظر بست

 

آن زن که در اسلام شأنش هست والا

همپاى زنهاى بهشتى مثل حوّا

 

آن زن که هست خویش را در پاى دین داد

دارائی اش را در پى احیاى دین داد

 

بنت خویلد افتخار دین توحید

جاوید شد از جود او آئین توحید

 

در روزهاى آخر عمر از تب درد

شمع وجودش آب مى‏شد گریه مى‏کرد

 

بنت عمیس اسما کنار بسترش بود

در لحظه های سخت بالای سرش بود

 

پرسید بى‏بى جان چرا در التهابى

از مرگ مى‏ترسى و یا فکر حسابى

 

تو شوهرى چون مصطفى دارى خدیجه

در پیشگاه حق جزا دارى خدیجه

 

با اینکه مى‏دانى به محشر یاورت کیست

در گریه و بى‏تابی ات دیگر سبب چیست؟

 

فرمود با اسما خدیجه غرق ناله

بی تاب زهرایم که باشد چارساله

 

آئینه جان من است این روح پرور

سخت است بر آن چارساله داغ مادر

 

اندوه و اشک من بر آن روح عفاف است

بى مادرى جان سوز در شام زفاف است

 

اسما تو بر ریحانه ی من یاوری کن کن

آن شب به جاى من برایش مادری کن

 

شام زفاف فاطمه اسما وفا کرد

پیغمبر اکرم براى او دعا کرد

 

بگذشت چندین سال تا یک شام دیگر

آن شام یلداى غم و اندوه حیدر

 

اشک غم از چشم شب و مهتاب مى‏ریخت

اسما به روى جسم زهرا آب مى‏ریخت

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت خدیجه (س) ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع)

 

مولای من سلام خدا هدیه محضرت

گلبوسه ی ملایکة الله بر درت

 

یا صادق الائمه که قران ناطقی

عالم فدای آن نفس روح پرورت

 

تا از تو کسب فیض کنند ای شکوه علم

زانو زنند خیل ملک پای منبرت

 

بر کرسی خطابه لبت چونکه باز شد

باغ بهشت مصطفوی شد معطرت

 

از تو گرفت درس بصیرت ابوبصیر

صدها زراره کاتب و اندیشه گسترت

 

سرچشمه ی زلال حقیقت کلام توست

شد جرعه نوش ، علم و فضیلت ز کوثرت

 

معراج توست علم و در آن سیر نور شد

هفت آسمان عالم معنا مسخرت

 

تنها جهاد ، عرصه ی شمشیر و تیغ نیست

روز ازل جهاد سخن شد مقدّرت

 

در دست تو کتاب خدا بود ذوالفقار

فقه و اصول ، نیزه و شمشیر دیگرت

 

مدیون توست مکتب شیعه الی الأبد

در این جهاد ، لطف خدا بود یاورت

 

دشمن که بست دست یداللهی تو را

رد شد تمام خاطره ها از برابرت

 

رفتی سرِ برهنه و پای پیاده لیک

سیلی نخورد پیش تو در کوچه همسرت

 

در طول عمر ، داغ فدک با دل تو بود

می زد حدیث حادثه زخم مکررت

 

باشد برای اهل ولا ، جلوه ی حضور

در گوشه ی بقیع ، مزار مطهرت

 

گاهی نگاه کن به دل بیقرار من

دست «کمیل » دامن تو ، جان مادرت

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت امام جعفر صادق (ع) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

 در مدح و میلاد حضرت علی اکبر (علیه السلام)

 

خیمه زد قافله ی شوق به صحراى دلم

شعر شد همنفس شور هم آواى دلم

 

جرعه جرعه مى‏جان ریخت به میناى دلم

کائنات آمده امشب به تماشاى دلم

 

بسکه شاد است سر از پا نشناسد تا صبح

کرده امضا سند آینه دارى با صبح

 

آسمان سفره ی لبخند و شکوفایى شد

یک مدینه طپش و مستى و شیدایى شد

 

کوچه ی سبز بنى هاشم، رؤیایى شد

عقل عاشق شد و مجنون شد و لیلایى شد

 

گلپسر کرد خداوند عنایت به حسین

قدسیان گفتند تبریک ولادت به حسین

 

چه خبر بود مگر عرش به شور آمده بود

خانه ی وحى طربخانه نور آمده بود

 

فرصت سرخوشى و سور و سرور آمده بود

ادب و غیرت و ایثار و شعور آمده بود

 

نبوى سیرت و صورت علوى خوى و صفات

به گل روى على اکبر لیلا صلوات

 

پسر خون خدا جلوه ی تصویر على

نفسش دارد هر آینه تأثیر على

 

نعره ی حیدرى‏اش صولت تکبیر على

برق شمشیرش از شعله ی شمشیر على

 

کربلا شیفته ی نبض قدمهایش بود

شرح قانون حیات از (اَوَلَسْنا)یش بود

 

هر طرف عطر نفسهاى پیمبر آمد

آیه ی دیگرى از سوره کوثر آمد

 

مرد شیر افکنى از تیره ی حیدر آمد

على اکبر على اکبر على اکبر آمد

 

در شب یازدهم ماه تمام آمده است

نه فلک پیش قدومش به قیام آمده است

 

آمده تا گل گلزار شهادت باشد

جرعه نوش مى سرشار شهادت باشد

 

نقد جان داده خریدار شهادت باشد

غرق خون گرمى بازار شهادت باشد

 

روى او را که پدر دید در آئینه ماه

گفت: لا حول و لا قوة الا بالله

 

 کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت علی اکبر (ع) مدح و میلاد ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

زبانحال امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام)

 

یک مدینه دشمن و یک حیدر تنها بمان

اه ای تنهاترین یار علی ، با ما بمان

 

حرف رفتن می زنی ، همسفره ی تنهاییم

یا مرا با خود ببر یا با علی زهرا بمان

 

دشمنان گویند حیدر را ز پا انداختیم

تا بماند فاتح خیبر شکن بر پا بمان

 

چشم خود وا کن ببین چشم علی کم سو شده

روشنای خانه ام در این شب یلدا بمان

 

تو که میدانی چقدر این دختر تو مادری است

پس برای گریه های زینب کبری بمان

 

گر چه میدانم برای تو مدینه شد قفس

تا که بال زخمی ات بهتر شود اینجا بمان

 

کارهای خانه را بسپار دست فضه ات

تو فقط شانه بزن گیسوی زینب را بمان

 

ناخدا غیر از خدا دیگر ندارد هیچکس

کشتی پهلو گرفته در دل دریا بمان

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت فاطمه زهرا (س) زبانحال ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

در ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)

 

وقتی که شب یلداتر از گیسوی یار است

روی زمین زیباتر از صبح بهار است

 

در خیمه ی دل شور و شادی پرده دار است

ای جان مهیا شو که هنگام نثار است

 

عود و گلاب آرید و شیرینی و اسپند

زیباست در این جشن میلاد اشک و لبخند

 

از آسمان پل بسته با گل تا مدینه

نور علی نور است سر تا پا مدینه

 

در حیرتم عرش است اینجا یا مدینه

بسته بهشت عهد اُخُوّت با مدینه

 

کوی بنی هاشم تماشایی است امشب

در لحظه های ناب و رؤیایی است امشب

 

امشب مدینه چون بهشت آرزوهاست

در دامن سبز نجابت گل شکوفاست

 

سجاده و محراب سرشار تمناست

میلاد ذکر و التجا میلاد تقواست

 

خلق علی خوی محمد در وجودش

عطر نماز فاطمه دارد سجودش

 

از نسل ایثار و وفا ایل یقین است

در شور و مستی قلب او عاشق ترین است

 

غرق نیازش آسمانها و زمین است

او سید سجاد ، زین العابدین است

 

در هر نگاهش صد صحیفه راز دارد

دست دعایش مصحف اعجاز دارد

 

حسن ختام کربلا در خطبه ی اوست

شور قیام کربلا در خطبه ی اوست

 

متن پیام کربلا در خطبه ی اوست

یعنی تمام کربلا در خطبه ی اوست

 

بر منبر ارشاد در شام بلا رفت

بنیاداستبداد بر باد فنا رفت

 

دنیا ندیده در دل آرایی نظیرش

افتاد صد یوسف پریشان در مسیرش

 

لطف و سخاوت خاکبوس است و فقیرش

مردی که در غربت اسارت شد اسیرش

 

مهر ولایت آفتاب مشرقین است

باغ بهار شهربانو و حسین است

 

کمیل کاشانی

موضوع: حضرت امام سجاد (ع) مدح و میلاد ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

-------------------------------

احوالات حضرت زینب کبری (سلام الله)

 

دریای دردهای دلش بی کرانه بود

از کودکی به تیر مصیبت نشانه بود

 

از لحظه ای که چشم به چشم حسین دوخت

زینب حدیث زندگی اش عاشقانه بود

 

هر جا حسین رفت چنان سایه بی قرار

منزل به منزل از پی مولا روانه بود

 

انسان ولی فرشته تر از هر فرشته ای

دلخسته از جفای زمین و زمانه بود

 

آوار شد حماسه ی او بر سر یزید

هر چند کوه غصه و داغش به شانه بود

 

در خطبه اش حقیقت اسلام جلوه کرد

ویران گر بنای فریب و فسانه بود

 

آن روز در هیاهوی بازار شام شوم

در ازدحام مطرب و چنگ و چغانه بود

 

از مادر شهیده ی خود ارث برده بود

جسمش کبود از اثر تازیانه بود

 

شعر " کمیل" قابل خاتون صبر نیست

تنها برای عرض ارادت بهانه بود

 

کمیل کاشانی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

موضوع: حضرت زینب کبری (س) احوالات ,
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , کمیل کاشانی

اینستاگرام نوحه باران

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">